شبکههای حسگر بیسیم[1] جهت جمع آوری اطلاعات در مناطقی که کاربر نمیتواند حضورداشته باشد مورد استفاده قرار می گیرند. در یک شبکه حسگر ، حسگرها به صورت جداگانه مقادیر محلی را نمونه برداری (اندازه گیری) می کنند و این اطلاعات را درصورت لزوم برای حسگرهای دیگر و در نهایت برای مشاهده گر اصلی ارسال می نمایند. عملکرد شبکه این است که گزارش پدیده هایی را که اتفاق میافتد به مشاهده گری بدهد که لازم نیست از ساختار شبکه و حسگرها به صورت جداگانه و ارتباط آنها چیزی بداند. این شبکه ها مستقل و خودگردان بوده وبدون دخالت انسان کار میکنند. معمولا تمامی گرهها همسان میباشند و عملاً با همکاری با یکدیگر، هدف کلی شبکه را برآورده میسازند. هدف اصلی در شبکههای حسگر بیسیم نظارت و کنترل شرایط و تغییرات جوی، فیزیکی و یا شیمیائی در محیطی با محدوده معین میباشد. پیشرفتهای اخیر در طراحی و ساخت تراشههای تجاری این امکان را به وجود آورده است که عمل پردازش سیگنال و حسکنندگی در یک تراشه انجام گردد که به این قطعات حسگرهای شبکه بیسیم گفته میشود که شامل سیستمهای میکروالکترومکانیکی مانند حسگرها، محرکها و قطعات رادیویی میباشد.
در شبکههای بیسیم حسگر فقط یک یا دو ایستگاه پایه وجود دارد و تعداد زیادی نودهای حسگر در محیط پخش گردیدهاند. به علت محدودیت برد این حسگرها و انرژی باتری خیلی از نودها قادر به ارتباط مستقیم با ایستگاه پایه نمی باشند. اما سریعاً با تکیه بر نودهای نظیر خود و نودهای حسگر دیگر، به ارتباط با ایستگاه پایه می پردازد.
شبکه های حسگر بیسیم، نوع خاصی از شبکه های کامپیوتری هستند که برای انجام کارهای نظارتی تعبیه شده اند. این شبکه ها از تعداد زیادی (حتی هزاران) گره کوچک با قابلیت و قدرت پایین و همچنین ارزان قیمت تشکیل شده اند. این گره ها که هر کدام سنسور نامیده می شوند، می توانند اطلاعاتی را از محیط اطراف خود دریافت کرده و با انجام یکسری عملیات، اطلاعات را برای همسایگان خود ارسال کنند.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1.شرح مساله
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
1-1-1 .تشریح ابعاد : شبکه های حسگر بیسیم، نوع خاصی از شبکه های کامپیوتری هستند که برای انجام کارهای نظارتی تعبیه شده اند. این شبکه ها از تعداد زیادی (حتی هزاران) گره کوچک با قابلیت و قدرت پایین و همچنین ارزان قیمت تشکیل شده اند. این گره ها که هر کدام سنسور نامیده می شوند، می توانند اطلاعاتی را از محیط اطراف خود دریافت کرده و با انجام یکسری عملیات، اطلاعات را برای همسایگان خود ارسال کنند. در شبکه های حسگر بیسیم پروتکل های بسیاری به موضوع مسیریابی پرداخته اند. این پروتکل ها می توانند از دید ساختار شبکه به دسته مسیریابی تخت، سلسله مراتبی و مبتنی بر مکان تقسیم شوند. در مدل تخت همه گره ها نقش یا کار مساوی دارند اما در سلسله مراتبی گره ها نقش مختلفی بازی می کنند و در مدل مبتنی بر مکان نیز از موقعیت گره های سنسور برای مسیردهی داده در شبکه استفاده می شود. انواع مختلف این پروتکل ها در اینجا مورد بررسی قرار گرفته و در مواردی با پارامترهایی با هم مقایسه شده اند.
شرح این ایده را به چند قسمت تقسیم کرده و بخش های هر قسمت را تشریح می کنیم.
1-1-4 .بیان جنبههای مجهول و مبهم و متغیرهای مربوط به پرسشهای تحقیق : عواملی چون اقتصادی بودن سیستم، تواناییهای مورد انتظار، تعداد انبوه گرهها و عملی شدن ایدهها در محیط واقعی، موجب گشته هر گره با برخی محدودیتهای سختافزاری مواجه باشد . این محدودیتها عبارتند از:
هزینه پائین: سیستم نهایی از نظر اقتصادی باید مقرون به صرفه باشد. لذا چون تعداد گرهها در یک شبکه بسیار زیاد است، هر چه از هزینه هر گره کاسته شود، صرفه جویی بیشتری در سطح شبکه صورت میپذیرد.
حجم کوچک: گرهها به نسبت محدودهای که زیر نظر دارند بخشی را به حجم خود اختصاص میدهند. هر چه این نسبت (حجم گره به محدوده زیر نظر) کمتر باشد، عملکرد شبکه بهتر میباشد و از طرفی در اکثر موارد برای اینکه گرهها جلب توجه نکنند و یا بتوانند در برخی مکانها قرار بگیرند لازم است که حجم بسیار کوچکی داشته باشند.
انرژی مصرفی پائین: منبع تغذیه گرهها محدود میباشد و در عمل معمولاً امکان تعویض یا شارژ مجدد غیرممکن میباشد. لذا باید از انرژی موجود به بهترین نحو ممکن استفاده گردد.