اصلاح و بهبود است. اما نکته اینجاست که مادام که «موضوع بررسی» و صورت مسئله کوچک باشد (مانند مدیریت یک پروژه کوچک و یا اداره یک سازمان کوچک چند نفره)، مشاهده مستقیم مناسبترین راهکار ممکن برای شناخت است. اما زمانی که مسئله مدیریت یک سازمان بزرگ و اصلاح و بهبود مستمر آن مطرح است، کسب «شناخت» صحیح از وضع موجود، محیط و تواناییها و ناتواناییهای سازمان، به صورت امری خطیر جلوهگر میشود. راهحل، تعریف شاخصهایی است که در دیدرس چشمان مدیر قرار گیرند و نمایانگر ضعفها و قوتها باشند.
تقریباً همه فنون و ابزارهایی که در سالهای اخیر برای ارتقاء سطح مدیریت و کیفیت عرضه شدهاند مانند سازمان استاندارد جهانی، فرایندهای کنترل آماری، شش سیگما، کارت امتیاز متوازن، و … مستقیماً و به طور ضمنی روشهایی برای شناخت و ارزیابی هستند. برخی از این روشها بخشینگر بوده و مثلاً تنها به محصول میپردازند و یا بر فرایند خاصی تمرکز دارند و برخی دیگر داعیه شمول و فراگیری دارند. تمایل به استفاده از «نظام جامع» برای ارزیابی و بهبود، در سه دهه گذشته، پیوسته افزایش یافته و «جامعیت یک نظام» و یا عدمجامعیت آن معرکه آراء شد.
حال سؤال اساسی این است که چگونه میتوان میزان تعالی یک سازمان یا جامعه را اندازهگیری کرد؟ بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت، مدل EFQM را برای تعیین میزان رشد و تعالی سازمان و ترسیم راه رسیدن به تعالی سازمانی تدوین کرده است. با این مدل که بیشتر جنبه تشخیصی دارد، نسبت به شناسایی وضعیت موجود سازمان در مقایسه با یک سازمان ایدهال اقدام میشود. با بکارگیری این مدل، سازمانها میتوانند نقاط قوت، حوزههای قابل بهبود و میزان رشد سازمان را در مسیر تعالی تعیین نمایند.
محقق در این فصل که فصل ابتدایی تحقیق میباشد، مسئله، اهمیت و ضرورت، اهداف، سوالها، فرضیهها، چارچوب نظری، قلمرو، شرح واژهها و اصطلاحات بکار رفته و فرایند اجرای تحقیق را تشریح مینماید.
1-2. بیان مسئله
سازمانها همواره علاقه دارند ارزیابی کنند که “چگونه هستند” زیرا چنین تصور میشود که اگر بدانیم چگونهایم بهتر میتوانیم برای آینده برنامهریزی کنیم و تصمیم بگیریم که “چگونه باشیم” (نجمی، 1391، 65).
مطالعات اخیر نشان میدهد که ارزیابی عملکرد به شیوه سنتی براساس سیستم پسدهی مدیریت، نامناسب است. میتوان گفت که هدف از ارزیابی به شیوه قضاوت و یادآوری عملکرد، با نگاه به گذشته است، در نگرش نوین، رشد و توسعه بهبود و نگاه به آینده مورد توجه است (افتخاری، 1381، 58).
برای ارزیابی عملکرد علل مختلفی بیان شده است:
- شناسایی موقعیت
- ارزیابی عملکرد مشخص میکند که مشکل در کجاها وجود دارد و کجاها نیاز به بهبود دارد.
- ارزیابی عملکرد سازمانها را کمک میکند تا فرآیندهایش را به خوبی بشناسد و به این شناخت برسد که چه چیزی را میدانند و چه چییزی را نمیدانند.
روشهای متفاوتی برای ارزیابی عملکرد سازمانها وجود دارد که هرکدام مزایا و معایب خود را دارند اگر بتوان رویکرد یکسانی را بین شرکتها و بین سازمانهای مختلف به اجرا گذاشت در این صورت امکان مقایسه نسبی بین آنها نیز فراهم خواهد شد. این رویکرد باید نگاهی سیستمی و جامع به تمامی حوزههای عملکرد یک سازمان داشته باشد و کلیه ورودیها، فرآیندهای اجرایی، بروندادها و نتایج حاصل از فعالیت سازمان و تأثیر هر یک از آنها بر دیگری را در نظر بگیرد. یکی از بهترین روشهای ارزیابی سازمانی، خودارزیابی است که در مدل EFQM یا مدل تعالی سازمانی به آن توجه ویژهای شده است (نجمی، حسینی، 1387، 65).
- ارزیابی کنند در کجای مسیر تعالی قرار دارند و نقاط قوت کلیدی و خلأهای بالقوه مربوط به چشمانداز و مأموریت خود را درک کنند.
- طرحهای موجود و برنامهریزی شده را یکپارچه نمایند، دوبارهکاری را حذف و کاستیها را شناسایی کنند.
- ادبیات و طرز فکر مشترکی در مورد سازمان فراهم آورند که تبادل اثربخش ایدهها چه در داخل و چه در خارج از آن تسهیل شود.
- ساختاری پایه برای مدیریت سازمان ایجاد کنند.
1-3. اهمیت و ضرورت انتخاب موضوع تحقیق
با توجه به شرایط روز، نیازهای متغیر مشتریان و تمام ذینفعان، تلاش رقبا برای حضور موفق و قوانین و مقررات جدید که به طور مستمر درحال دگرگونی هستند، نمیتوان با اتکاء به روشهای سنتی، حضوری موفق در صحنه رقابت ملی و بینالمللی داشت، لذا ضرورت استفاده از
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
الگوهاییکه بتوانند ضمن ارزیابی وضعیت موجود سازمانها و تشخیص نقاط قوت و نواحی قابل بهبود، مبنای صحیحی جهت برنامهریزی استراتژیک ایجاد نمایند، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. در همین راستا
با افزایش رقابت در عرصه تولید و خدمات، سازمانها به سنجهها و الگوهایی برای بررسی عملکرد خود نیاز پیدا کردند، بروز چنین نیازی و کارائی نداشتن سیستمهای اندازهگیری با عملکرد سنتی، باعث خلق مدلهای جدید ارزیابی عملکرد در سطح سازمانها شد.
مدلهای قدیمی اندازهگیری عملکرد که عموماً مبتنی بر سنجههای مالیاند، دارای اشکالات فراوانی به شرح زیر هستند:
- از آنجا که سنجههای مالی با استراتژیهای سازمان ارتباط پیدا نمیکنند ممکن است با اهداف استراتژیک سازمان تضاد داشته باشند و موجب پدید آمدن مشکلاتی در تدوین استراتژی شوند.
- معیارهای سنتی نظیر کارایی هزینه و مطلوبیت، ممکن است باعث فشار آمدن به مدیران در جهت توجه به نتایج کوتاهمدت شده و در نتیجه هیچگونه حرکتی به سمت بهبود صورت نگیرد.
- سنجههای مالی، گزارش دقیقی درباره هزینه فرایندها، محصولات و مشتریان نمیدهند و تنها بر فرایند کنترل بخشی به جای کل سیستم تأکید دارند.
- سنجههای مالی قادر به تشخیص هزینههای کیفی به شکل دقیق و مناسب نیستند و تنها تولید بیشتر را تشویق میکنند.
در نتیجه مشکلات فوق و برخی از محدودیتهای دیگر موجود در سیستم های ارزیابی عملکرد، در اوایل دهه 90 میلادی مدلهای مختلفی جهت این منظور توسعه دادهشدهاست (صدوقیان و تدین، 1386، 49).
علم مدیریت بسیار زود دریافت که سازمانها برای ورود و ماندن در عرصه رقابت که هر روز تنگتر میشود باید خود را ارتقاء دهند و به تعالی برسانند. تعالی سازمانی تبدیل به مدلی شده است که سازمانهای تجاری و خدمات رسانی اعم از دولتی یا غیر دولتی مجبور به ارتقاء همه جانبه خود براساس آن هستند. بنگاههایی که هر چه زودتر با مدلهای مربوط به تعالی سازمانی به تعالی دست نیابند، به حکم مطالعات و تجربیات جهانی، محکوم به حذف و فنا هستند (فرقانی، 1385، 80).
همچنین مدل EFQM به دلائل متعددی از جمله دلائل زیر، اهیمت بیشتری برای صنایع و سازمانهای پیشتاز در کشور ایران دارد.
- دیدگاه سیستماتیک قوی، توجه دقیق به مدیریت مبتنی بر فرآیندهای سازمانی و نتیجهگرایی مدل EFQM، برای سازمانهای ایرانی که معمولاً در این حوزهها با مشکلات جدی روبرو هستند، بسیار آموزنده و اجرایی است. مدلی که مبنای ارزیابی عملکرد و اهدای ً جایزه ملی بهرهوری و تعالی سازمانی ً در بخش صنعت و معدن ایران قرار گرفته است منطبق بر مدل EFQM است (نجمی و حسینی، 1383، 1).
موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است و از اینرو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد. در این تحقیق جهت تعیین وضعیت و جایگاه شرکت پتروشیمی خوزستان از منظرهای مشتریان، کارکنان، جامعه و نتایج کسبوکار، نیاز است تا عملکرد موجود آن ارزیابی، تا از این طریق نقاط ضعف و قوت آن شناسایی و راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت آن ارائه گردد.
1-4. اهداف تحقیق:
هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان بر اساس مدل تعالی EFQM میباشد که در راستای این هدف، اهداف فرعی زیر دنبال میشود:
- ارزیابی اهداف و سنجههای معیار نتایج مشتریان
- ارزیابی اهداف و سنجههای معیار نتایج کارکنان
- ارزیابی اهداف و سنجههای معیار نتایج جامعه
- ارزیابی اهداف و سنجههای معیار نتایج کسبوکار
- شناسایی نقاط قوت و زمینههای قابل بهبود هر یک از سنجههای معیارهای نتایج
- ارائه راهکارهای متناسب با نتایج تحقیق
1-5. سؤالهای تحقیق
سؤال اصلی تحقیق:
آیا عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان بر اساس مدل تعالیEFQM در وضعیت مطلوبی میباشد؟
سؤالهای فرعی تحقیق:
- آیا وضعیت عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر نتایج مشتری براساس مدل تعالی EFQM مطلوب است؟
- آیا وضعیت عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر نتایج کارکنان براساس مدل تعالی EFQM مطلوب است؟
- آیا وضعیت عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر نتایج جامعه براساس مدل تعالی EFQM مطلوب است؟
- آیا وضعیت عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر نتایج کسبوکار براساس مدل تعالی EFQM مطلوب است؟
1-6. فرضیههای تحقیق
فرضیه اصلی تحقیق:
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان براساس مدل تعالی سازمانی EFQM مطلوب نمیباشد.
فرضیههای فرعی تحقیق:
- عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار مشتری بر اساس مدل EFQM در وضعیت مطلوبی نمیباشد.
- عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار کارکنان براساس مدل EFQM در وضعیت مطلوبی میباشد.
- عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار جامعه براساس مدل EFQM در وضعیت مطلوبی نمیباشد.
- عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار نتایج کسبوکار براساس مدل EFQM در وضعیت مطلوبی نمیباشد.
1-7. چارچوب نظری تحقیق
- معیار نتایج مشتریان
- معیار نتایج کارکنان
- معیار نتایج جامعه
- معیار نتایج کسبوکار (نجمی و حسینی، 1388، 21).
.ISO : International Organazation for Standardization
.SPC : Stastistical Process Control
.BSC: Balance Score Card