مراقبت برای رشد اولیه و تكامل كودكان خردسال، راهگشای زندگی آنان در آموزش، خوداتكایی و زندگی مستقل در آینده است. كودك در هنگام تولد موجود ناتوانی است كه برای طی كردن مسیر زندگی مستقل نیاز مبرمی به زندگی خانوادگی دارد بهطوریكه اگر این حمایت خصوصاً در سالهای اولیه زندگی خدشه دار شود ادامه زندگی سالم كودك با مخاطره بسیار جدی مواجه میشود. در این دوران حساس، كودك زندگی مستقل، توجه به دیگران، رعایت حق و حقوق سایر افراد، نظم و انظباط و … را در محیط پویا و صمیمی خانوادگی فرا می گیرد. فرآیند رشد و تحول كودك تابع تأثیر متقابل عوامل زیستی، روانی و اجتماعی است و خانواده نقش بسیار مهم و اساسی را در این زمینه ایفا می كند. كودك برای رشد و تحول نیاز به فراهم شدن محیط مساعد دارد، محیطی كه كلید اصلی آن “ مراقبت والدین” است. مراقبت یعنی درك كردن، شناختن، دوست داشتن، پذیرفتن، تحریك انگیزه های كودك، تأمین نیازهای تغذیه ای و پوشاك و حفاظت از كودك در برابر بیماریها و در یك كلام انتظار مناسب از توانائیهای كودك داشتن است. والدین باید بتوانند نیازهای فزآینده كودك را دریافته و به آن پاسخ مناسب بدهند. میزان وابستگی و علاقه دو طرفه بین والدین و كودك، توانائی او را برای یادگیری و دانستن مطالب جدید افزایش می دهد. در حالی كه بدرفتاری با كودك و عدم توجه به نیازهای او می تواند باعث ایجاد اختلالات روانی مانند پرخاشگری در بزرگسالی شود. (موسوی و همكاران، 1380). هنگامیكه در محیط رشد هیجان، ترس، بی توجهی و بدرفتاری و ناراحتیهایی مانند آن باشد، كودك با تجربه هایی روبرو می شود كه نتیجه اش احساس ناامنی و عدم اعتماد است. اما محیطی كه سلامت جسمی و تغذیه ای كافی و به كار گیری حواس و حركات و احساس آرامش طفل را فراهم كند، باعث ایجاد امنیت و حس اعتماد در كودك می شود. اهمیت مادر برای كودك در رفع نیازهای او خلاصه نمی شود: بلكه همه احساس امنیت كودك وابسته به وجود مادر است. اولین احساس رضایت در نتیجه مكیدن حاصل می شود. شیر دادن مادر، پیوندی عمیق بین كودك و مادر به وجود می آورد و موجب رضایت خاطر مادر و احساس امنیت و رضایت كودك می شود. كودك باید در یك دوره طولانی، محبت مادرانه كافی و با ثبات را تجربه كند و تظاهر به رفتار مادرانه كافی نیست. كودك نیاز به دریافت محبت واقعی و عمیق مادر یا جانشین مادر دارد تا بتواند مراحل رشد را بهطور طبیعی طی كند یا عشق و علاقه خود را به او ابراز كند. طرد كودك و عدم توجه به او برای كودك بسیار خطرناك و دردناك است. عدم توجه مادر به كودك می تواند اختلالات مختلف روانی برای كودك به بار آورد. از همان ابتدا مشاهده می شود كه كودك نسبت به ناراحتی و عصبانیت واكنش نشان می دهد. گاه به شدت گریه می كند، عصبانی می شود و شیر نمی خورد. روابط اولیه كودك و مادر اهمیت فوق العاده ای در چگونگی اجتماعی شدن و رشد شخصیت او دارد. عدم توجه به كودك نیز سبب طرد شدن كودك می شود. در نتیجه او به هیچ وجه نسبت به محیطی كه در آن زندگی می كند احساس امنیت نمی كند. چنین كودكانی معمولاً مشوش و مضطربند و ناسازگاریهای رفتاری نشان می دهند. (سیف و همكاران 1380) . لذا قرار گرفتن كودك در یك محیط خانوادگی پر استرس و یا در معرض خطر آزار و اذیت بودن می تواند مانع رشد جسمی و فكری كودك گردد. کودک یا همان کودک آزاری شامل بدرفتاری بدنی، جنسی، احساسی و یا حتی نادیده گرفتن کودکان است.كودكان تحت آزار در كسب مهارتهای بنیادی در دامان خانواده دچار مشكل می شوند، مهارتهای اصلی فكر كردن را به دست نمی آورند، اعتماد به نفس ضعیفی خواهند داشت و رشد اجتماعی پیدا نمی كنند و نهایتاً در بزرگسالی ممكن است نقش مثبت و مؤثر در اجتماع نداشته باشند. وحشیانه ترین نوع آزار که در اکثر کشورها و متاسفانه در کشور ما وجود دارد آزار جنسی است. سوء استفاده جنسی از كودكان ظالمانه ترین و اهانت آمیزترین تجربه انسانی است. خیانت به اصولی ترین و ابتدایی ترین اعتماد میان كودك و والد اقدامی است، به لحاظ احساسی به شدت مخرب. قربانیان كم سال بد رفتاری جنسی، وابسته تمام عیار به متجاوزان خود هستند؛ نه جایی برای پناه دارند و نه كسی را كه به او رجوع كنند. شرایطی است كه حامی كودك، متجاوز به او می شود و حقیقت به زندانی از اسرار كثیف مبدل می گردد. بدرفتاری جنسی با كودك ، به صورت هرگونه تماس جنسی ناخواسته فرد بالغ با كودك تعریف شده است.
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
بر اساس تعریف مندرج در قانون ممانعت از آزار و بدرفتاری با كودكان بدرفتاری جنسی، عبارت است از: 1-بكارگیری، استفاده، اغوا، تشویق، واداشتن كودك به درگیر شدن با هرگونه رفتار روشن جنسی یا نمایش این گونه رفتارها.2-تجاوز، تماس جنسی، فحشا یا هرگونه بهره برداری دیگر جنسی از كودكان.
مركز ملی سوء استفاده و غفلت، سوء استفاده جنسی را چنین تعریف می كند:
بنابر تعریف دیگر، آزار جنسی، عبارت است از استفاده از كودك برای لذت بردن به وسیله یك فرد بزرگسال برای ارضای نیازها یا تمایلات جنسی خودش.(پور ناجی، 1378) براساس آمار گزارش جهانی خشونت علیه کودکان طی سال 2012، 150 میلیون دختر و73 میلیون پسر بچه به نوعی مورد سو استفاده جنسی قرار گرفته اند و همچنین براساس آمار سازمان بهزیستی کشور 66 درصد کودکان از هر لحاظ مورد آزار قرار گرفته اند(عرب،1387)
1-2-بیان مسئله:
آزار کودکان میتواند جسمی، عاطفی، لفظی و یا جنسی باشد سوء استفاده جنسی از کودکان گونهای کودکآزاری است که شخصی بزرگسال یا نوجوانی بزرگتر از یک کودک برای تحریک جنسی استفاده میکند. گستره سوء استفاده جنسی از کودکان شامل این موارد است: درخواست از کودک برای شرکت در رابطه جنسی (صرفنظر از نتیجه آن)، عورتنمایی برای کودکان با هدف تحریک جنسی خود فرد، کودک یا ترساندن کودک، برقراری آمیزش جنسی فیزیکی با کودک، یا استفاده از کودک برای پورنوگرافی کودکان. سوء استفاده جنسی از کودکان موجب آسیبهایی در کودک میشود مانند افسردگی، اختلال تنشزای پس از رویداد، اضطراب، ایجاد استعداد قربانی شدنهای آتی در بزرگسالی، جراحتهای فیزیکی و غیره. كودكآزاری جنسی، معمولاً دارای پنج شاخصه و ویژگی اصلی است:۱. كودك، عموماً آن را دوست ندارد، ۲. ارضای جنسی فرد آزاردهنده هدف اصلی آزار است، ۳. در این رابطه یك تفاوت سنی و قدرتی وجود دارد كه به طور موثری، رضایت معنادار از رابطه را ازبین میبرد، ۴. فعالیت جنسی معمولاً به صورت پنهان و همراه با نقشه و توطئه قبلی و اعمال زور از جانب فرد قدرتمند است، ۵. گاهی اوقات، كودك به جهت نیاز شدید به حمایت فیزیكی یا عاطفی و توجه و وابستگی، خود شخصاً به پذیرش و شروع این رابطه و یا حفظ رابطه جنسی، تمایل نشان میدهد.
اگر موضوع كودكآزاری جنسیكودكان تاكنون كمتر مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است، نه به خاطر كماهمیت یا بیاهمیت بودن موضوع، و نه به جهت قلّت موارد اتفاق افتاده كودكآزاری جنسی است، بلكه این موارد، كراراً واقع میشود و به دلیل پنهان ماندن ضمانت اجرای موثر و كافی برای مجازات و تنبیه مرتكبان وجود ندارد. عدم طرح و پرداخت به این معضل بزرگ فرهنگی و اجتماعی، بدین خاطر است كه از نظر سنتی و فرهنگی، این موضوع به صورت یك «تابو» به شمار میرود و تمایلی به صحبت دربارهاش وجود ندارد و دیگر آنكه جرم كودكآزاری و به ویژه كودكآزاری جنسی، یك جرم نسبتاً پنهان است و حتی به مرتكبان و مجرمان این جرم نیز، از آنجا كه در میان جمعیت پنهان هستند، جمعیت پنهان گفته میشود. همچنین به این دلیل كه آمار دقیقی در مورد این جرم، به دلایل مختلف، ارایه نمیشود و به اصطلاح آمار سیاه بزهكاری یا لیست سیاه وجود دارد، در خیلی از موارد، این جرم پنهان باقی میماند.
1-3-اهداف پژوهش:
- رفع موانع نظری موجود و ارائه رهیافت ها و رهکارهای حقوقی در مبارزه با کودک آزاری وپیشگیری از کودک آزاری جنسی در استان چهارمحال و بختیاری؛
- ارائه ی پیشنهاد هایی در زمینه تدوین قوانین جزایی جدید در قبال موضوع؛
- ایجاد زمینه ی مناسب برای تحقیق در خصوص موضوع در مراکز علمی و آموزشی؛
- بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی در افزایش کودک آزاری
1-4-سوالات پژوهش:
- آیا بین شبکه های اجتماعی و کودک آزاری در شهرکرد ربطه معنادای وجود دارد؟
- آیا بین ضعف آموزش مهارت های اولیه و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد؟
- آیا بین ضعف آموزش والدین و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد؟
- آیا بین اختلالات روانی در خانواده ها و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد؟
- آیا بین کاهش سن و سواد مجرمان و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد؟
1-5-فرضیه های پژوهش:
- بین شبکه های اجتماعی و کودک آزاری در شهرکرد رابطه معناداری وجود دارد؟
- بین ضعف آموزش مهارت های اولیه و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد.
- بین ضعف آموزش والدین و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد.
- بین اختلالات روانی در خانواده ها و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد.
- بین کاهش سن و سواد مجرمان و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد.