با توجه به مقولهی جدایی مالكیت از مدیریت، بحث حاكمیت شركتی و همچنین نظریههای مطرح شده مرتبط با آن از قبیل تئوری نمایندگی، تئوری ذینفعان و دیگر تئوریها، نیاز به رسیدگی و حسابرسی صورتهایمالی شركتها كاملاً ضروری است. حسابرسی برای صورتهایمالی گزارش شده ارزش افزوده (مضاعف) فراهم می كند، زیرا نتایج بررسی مربوط بودن و قابلیت اتكای محتوای صورتهایمالی را گزارش میدهد. یك مؤسسه حسابرسی مستقل و با مهارت، قادر به شناخت ارایه نادرست اقلام صورتهای مالی مورد رسیدگی بوده و میتواند نسبت به ارایه صحیح آن بر صاحبكارخود تأثیرگذار باشد تا درنتیجه آن، اطلاعات مالی قابل اتكایی گزارش شود. رسیدن به این هدف مطلوب، به خصوصیات مؤسسات حسابرسی كاملاً وابسته بوده و این خصوصیات میتواند به شكل مثبت یا منفی با كیفیت حسابرس در ارتباط باشد. با توجه به تعاریف مختلف موجود در مورد كیفیت حسابرس، چارچوب آن را میتوان به این صورت بیان كرد: كیفیت حسابرس عبارت است از حسن شهرت و مراقبت حرفهای حسابرس، كه درنتیجه حسن شهرت حسابرس، اعتبار اطلاعات صورتهای مالی افزایش یافته و بر اثر نظارت و مراقبت حرفهای حسابرس،کیفیت اطلاعات صورتهای مالی افزایش خواهد یافت.
تئوری نمایندگی کلاسیک تأکید میکند که سازگاری منافع مدیریت-سهامداران تمایل برای ایجاد ارزش جنسن ومکلینگ(1976)را افزایش می دهد. جنسن( 2005) استدلال می کند هنگامی که یک شرکت دارای ارزش بالامیشود، یعنی قیمت شرکت بیشتر از ارزش اقتصادی اساسی آن می شود، مدیران تمایل به تداوم ارزشگذاری بالا دارند. از آنجایی که یک شرکت دارای ارزش بالا، طبق تعریف، فاقد تواناییهای عملیاتی برای رسیدن به سطح عملکرد منعکس شده در ارزش آن است، مدیران دارای انگیزه می شوند تا از سیاستهای حسابداری تهاجمی به حداکثر رساندن درآمد آن استفاده کنند. اگرچه جایگزینهای متعدد گزارشها برای رسیدن به اهداف مدیریت
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
سود در دسترس هستند، اقلام تعهدی یک انتخاب به خصوص جذاب می باشند زیرا آنها یک بخش طبیعی از روند گزارشگری مالی هستند و مقادیرآنها مستلزم پیشبرد برآوردها بیش از برآوردی است که مدیران اختیار قابل توجه بر آن دارند.
در یک پژوهش، هومز و همکاران ( 2013) اثرات ارزشگذاری بالا بر رابطه بین کیفیت حسابرسی و اقلام تعهدی اختیاری را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که ارزشگذاری بالای حقوق صاحبان سهام رابطه معکوس بین عوامل کیفیت حسابرسی و اقلام تعهدی اختیاری را کاهش میدهد. مدیران آگاه از شرکتهای بسیار ارزشمند تمایل بیشتری به ادامه ارزشهایی دارند که بر حسابرسان غلبه می کند تا سطوح بالاتری از افزایش درآمد اقلام تعهدی اختیاری را گزارش دهند. در حال حاضر، بسیاری از کارها بر مبنای کیفیت حسابرسی است و مطالعات اخیر عوامل مربوط به حقوق صاحبان سهام بسیار ارزشمند را مورد بررسی قرار داده اند.
1-2 بیان مساله
پژوهشهای انجام شده نشان میدهد تقاضا برای حسابرسی پیش از آن كه الزام قانونی مطرح باشد، وجود داشته است. بنا به استدلال برای ورود به پژوهش درباره نظریه تقاضا برای كیفیت حسابرسی از آن جا ناشی میشود كه بین مدیران شركت و سرمایهگذاران تقارن اطلاعاتی وجود ندارد. از آنجا كه بحث قیمتگذاری سهام شركت مطرح است، حسابرسی یكی از راههای مشخص كردن اعتبار اطلاعات صورتهایمالی است. با رشد رقابت در حرفه، مؤسسات حسابرسی ضرورت ارایه خدمات خود با كیفیت هر چه بهتر به بازار را بیشتر دریافتند و برای رقابت بر پایههای به غیر از حق الزحمه، مؤسسات حسابرسی به دنبال متفاوت كردن خدماتشان هستند.
دیآنجلو(1981) یكی از اولین پژوهشگرانی بود كه به بررسی كیفیت حسابرسی و رابطه آن با اندازه حسابرس پرداخت. دیآنجلوكیفیت حسابرسی را مشتمل بر دو احتمال تعریف كرد . اول این كه حسابرس تحریفهای با اهمیت و نقص سیستم حسابداری صاحبكار را كشف كند. دوم این كه آنها را گزارش کند. حامیان تغییر حسابرس باور دارند در صورت تغییر اجباری، حسابرسان در موقعیتی قرار میگیرند كه قادر خواهند بود در مقابل فشارها و خواستههای مدیران مقاومت كرده و قضاوت بیطرفانهتری را اعمال نمایند. حضور طولانی مدت حسابرس در كنار یك صاحبكار، موجب ایجاد تمایلاتی برای حفظ و رعایت نقطه نظرات مدیریت صاحبكار می شود، وضعیتی كه استقلال بیطرفی او را مخدوش می كند، رجبی (1385).
1-3 ضرورت انجام تحقیق
وجود مسایل ومشکلات مطرح شده در بالا اهمیت و ضرورت انجام تحقیق در این باره را دو چندان میسازد.
. Jensen& Meckling
. De anjelo