شاید به جرات بتوان گفت ازدواج بخش مهمی از زندگی است که بر نتایج تحصیل و شغل تاثیر مستقیم می گذارد.ازدواج نافرجام سوابق تحصیلی و شغلی فرد را تحت الشعاع قرار می دهد،چنان چه ازدواجی با موفقیت به انجام نرسد و زن و شوهر نتوانند به تفاهم کافی برسند،می تواند به آشفتگی روانی و اختلال شخصیت منجر گردد(تایبر[1]،1990،ترجمه تمدن،1377).
ازدواج یکی از حوادث مهمی است که در زندگی هر انسانی رخ می دهد،همانگونه که می دانیم برخی از ازدواج ها مشوق رشد و شکوفایی زوجین است، حال آنکه برخی دیگر از ازدواج ها می توانند برای همسران مصیبت هایی را فراهم کنند. واقعا چرا بعضی از زوج ها با تفاهم و سازگاری زندگی را می گذرانند، در حالی که گروهی از همسران در حل و فصل ساده ترین مسائل زندگی نیز با دشواری و سردرگمی مواجه هستند؟
کنار آمدن و سازگاری موفقیت آمیز مستلزم مجموعه ای مهارت های حل مساله بین فردی است.مهارت های حل مساله[4] به صورت مستقیم به مساله سازگاری مربوط می شود. هر یک از ما به کرات در زندگی خانوادگی خود با مشکلاتی مواجه بوده ایم و تصمیم گرفته ایم که چگونه با آنها مقابله کنیم.بسیاری از اوقات ، فرآیند حل مساله زندگی روزمره به گونه ای خودبه خود صورت می گیرد که دقیقا متوجه چگونگی انجام آن نمی شویم.از طرف دیگر،نقص در مهارت های حل مساله منجر به اختلالهای گوناگونی از جمله افسردگی، نابسامانی،مشکلات مربوط به ازدواج و تربیت فرزند و روابط نادرست بین فردی می گردد(سعید،1384).
1-1- بیان مسئله
از متداولترین طبقه بندیهایی که روانشناسان برای شخصیت به کار می برند درونگرایی و برونگرایی[10] می باشد ،که برای اولین بار توسط کارل یونگ[11] به کار رفت . درونگرایان درمقایسه برونگرایان خوددارترند و از بروز احساسات خود بیشتر جلوگیری می کنند .همین طور شواهد نشان می دهد که درون گرایان در یادگیری بیشتر تحت تأثیر تنبیه قرار می گیرند در حالی که برونگرایان بیشتر از پاداش تأثیر می پذیرند (پروین ،1384).
در همین رابطه نتایج پژوهش های مختلفی مانند(عبداله زاده،1382؛ احدی ؛1386 برادبوری و فین چام[12]،2000 ؛نمچک و السن[13]
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
نقل از شکرکن و همکاران1385؛ فیشر و مک نولتی[14] 2008) نشان می دهد ابعاد مختلف شخصیت نقش مهمی در تبیین سازگاری زناشویی دارند.چنانچه بررسی مجموع این پژوهش ها حاکی از آن است که بین ابعاد شخصیتی برونگرایی،دلپذیر بودن و باوجدان بودن با رضایت زناشویی رابطه دارد و بعد روان رنجور خویی به صورت منفی با رضایت زناشویی در ارتباط است.
عامل دیگری که احساس می شود می تواند سازگاری زناشویی را تحت تاثیر قرار دهد شیوه های حل مساله زوجین می باشد(آبراهام و براین[15]،2000).مهارت حل مساله فرآیندی شناختی- رفتاری است که افراد بوسیله آن راهبردهای موثر مقابله با موقعت مساله ساز در زندگی را کشف و شناسایی می کنند(کسیدی و لانگ[16]،1996).بطور کلی حل مساله به فرآیند شناختی-رفتاری-ابتکاری فرد اطلاق می شود که بوسیله آن فرد می خواهد راهبردهای موثر سازگارانه مقابله ای برای مشکلات روزمره را تعیین، کشف یا ابداع کند.به عبارت دیگر حل مساله یک راهبرد مقابله ای مهم است که توانایی و پیشرفت شخصی و اجتماعی را افزایش و تنیدگی و مشکلات روانی را کاهش می دهد(دزوریلا و شیدی[17]،1992 به نقل ازبرغندان،1390).از نظر بلاک و هرسن[18] (1995،به نقل از کهرازئی،1380) کنار آمدن و سازگاری موفقیت آمیز با محیط اجتماعی مستلزم مجموعه ای از مهارت های حل مساله بین فردی است.مهارت حل مساله به صورت مستقیم به مساله سازگاری مربوط می شود.
پژوهش های انجام شده موید تاثیر مهارت حل مساله در سازگاری می باشد. پژوهشی به منظور بررسی رابطه بین شیوه های حل مسئله شیوه حل تعارض و سلامت روان شناختی در بین دانشجویان دانشگاه تهران انجام شد .نتیجه این تحقیق نشان داد که بین شیوه حل مساله، شیوه مقابله با تعارض و سلامت روانشناختی رابطه معنی دار وجود دارد( باباپور خیرالدین،1381، به نقل از فرغان فر،1385).در پژوهش دیگری فقیر پور (1381)به بررسی نقش مهارت های اجتماعی در سازگاری زناشویی پرداخت.نتایج پژوهش وی نشان داد که مهارت های ارتباطی و مهارت حل مساله با سازگاری زناشویی رابطه معنادار وجود دارد.بولتر و وامپلر[19](1999، به نقل از دانش،1383)، در یک پژوهش فراتحلیلی ،16 پژوهش مربوط به زوج درمانگری را که از برنامه التقاطی آموزشی مهارت های ارتباطی([20]CC) استفاده کرده بودند بررسی کردند.نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی به پیشرفت های چشمگیری در ارتباط زوج ها با یکدیگر و نیز به تغییرات متوسط در درک زوج ها از یکدیگر منتهی شد.
پژوهش های متعدد نشان دادند که مهارت های حل مساله و ویژگی های شخصیتی می تواند از عوامل تاثیر گذار سازگاری زناشویی می باشد، اما آنچه نقش آن بخوبی شناخته نشده ترکیب ویژگی های شخصیت و شیوه های حل مسئله در سازگاری زناشویی است.پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال می باشد که آیا بین شیوه های حل مسئله با ویژگیهای شخصیتی با سازگاری زناشویی زنان شاغل رابطه وجود دارد؟
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
خانواده یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که دارای نقش ها و وظایف متعددی نظیر تولید مثل، تامین نیازهای عاطفی،روانی،جنسی،تربیت اجتماعی فرزندان و حمایت از کودکان و کهنسالان و پشتیبانی مادی و اجتماعی از اعضای خود می باشد(سگالن[21]،1375).به همین دلیل هر جامعه ای برای تداوم و بقاء خود نیاز به حفظ و بسط ارزشهای خود در قالب خانواده دارد. در این بین مشکلات زناشویی می تواند باعث ناسازگاری هایی در زندگی افراد شود و به اعضای خانواده آسیب برساند.از این منظر ضروری است تا با دیدگاهی آسیب شناختی به علل درون فردی ناسازگاریهای زناشویی و عدم موفقیت در ازدواج ،پرداخته شود.عدم وجود جو سالم در خانواده از موانع اصلی انتقال آداب، رسوم ، فرهنگ و ارزش های مثبت جامعه به نسل های بعدی است( احمدی نوده، فتحی آشتیانی و عرب نیا،1385).در یک نگاه کلی می توان عوامل زیادی در سازش بین زوج ها موثر هستند.از جمله آن ها به خصوصیات شخصیتی،مهارت های ارتباطی و …. اشاره کرد(سامان،1386).اگر در هر یک از عواملی که در سازگاری زناشویی تاثیر می گذارند، مشکل جدی بوجود آید، تعارض و ناسازگاری اجتناب ناپذیر خواهند بود.
از عوامل ناسازگاری زناشویی می توان به نقش ویژگیهای روانی و شخصیتی اشاره کرد. در درجه اول باید به پیوند میان ویژگی های روانی- شخصیتی زوج ها با میزان سازگاری آنها در روابط زناشویی شان،توجه کرد. باور اسمیت و پترسون[22](2008) به این دلیل است که جنبه ها یا ابعادی از ویژگی های روانی – شخصیتی افراد می تواند به سان یک عامل تنش زا در لحظه لحظه زندگی در روابط زناشویی آن ها، وارد عمل شود.از طرف دیگر هر یک از ویژگی های افراد ، الگوهای خاص رفتاری و عملکردی را به آن ها تحمیل می کند (اویسی[23]، اوکانلی[24]، کارابولوتلو و بیل گیلی[25]،2009).
از دیگر عوامل تاثیر گذار مهارت های حل مساله است که به صورت مستقیم به مساله سازگاری مربوط می شود.نقص در مهارت های حل مساله منجر به اختلالهای گوناگونی از جمله افسردگی،نابسامانی،مشکلات مربوط به ازدواج و تربیت فرزند و روابط نادرست بین فردی می گردد با توجه به اهمیت متغیرهای اشاره شده در این پژوهش و با توجه به نقش خانواده در جامعه از یک طرف و از طرف دیگر همانطور که اشاره شد در هیچ تحقیقی تواما ویژگی های شخصیتی و شیوه های حل مسئله با هم بر سازگاری زناشویی مورد بررسی قرار نگرفت، پژوهش حاضر انجام گرفت.
1-3- اهداف پژوهش
الف- اهداف کلی
- تعیین رابطه شیوه های حل مساله و ویژگی های شخصیتی (درونگرایی – ببرونگرایی) با سازگاری زناشویی در بین زنان شاغل شهرستان ساری
ب-اهداف جزیی
1- تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی با سازگاری زناشویی
2-تعیین رابطه شیوه های حل مسئله با سازگاری زناشویی
1-4- فرضیه های پژوهش
- بین عامل های شخصیت با سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود دارد.