ضمناً یکی از مصادیق روشن فرهنگ سازمانی، حس تعلق و وفاداری کارکنان به سازمان می باشد، که در پژوهش حاضر قصد داریم عوامل موثر بر رشد این عامل را در بین معلمان آموزش و پرورش شهرستان گلپایگان، مورد بررسی قرار دهیم.
- بیان مسأله
تعلق سازمانی را میتوان به پیوند و وابستگی افراد به سازمان تعریف نمود که در آن احساس درگیر بودن شغلی، وفاداری و باور به ارزشهای سازمانی جای دارد. در تعلق سازمانی سه مرحله وجود دارد: پذیرفتن، همانند شدن و درونی کردن. در ابتدا یک عنصر سازمان از راه پذیرفتن نفوذ دیگران بر خود به یک رابطه خشنودی بخش دست مییابد و خویشتن را برجسته میسازد. در این مرحله، فرد از تعلق به سازمان احساس سربلندی میکند. در مراحل بعد، عضو سازمان درمییابد که ارزشهای سازمان به گونهای درونی و ذاتی او را خشنود و راضی میسازد و با ارزشهای وی سازگار و همانند است و هر گاه تعلق سازمانی به گونهای که گفته شد، به مرحله نهایی برسد، آن گاه عضو سازمانی در شمار کسانی قرار میگیرد که به آنان اعتماد فراوان میشود و آنان در راه پاسداری و محافظت از سازمان تعلل نخواهند کرد.(جزایری و کرمی،1388)
کارکنان جدید در سازمانها توجه چندانی به سلسله مراتب سازمانی واحد خود ندارند و پیش از آنکه خود را با رؤسا و سرپرستان خود مقایسه نمایند به همطرازان خود در سایر سازمانها می نگرند و خود را با آنان مقایسه می کنند. در چنین اوضاع و احوالی این گروه کارکنان که با نوعی جاه طلبی تنها در اندیشه تخصص و حرفه خود می باشند تا زمانی در سازمان باقی می مانند که هدف های شغلی آنها به تحقق بپیوندد و هرگاه این آمال عملی نشود سازمان را ترک می کنند. بدین ترتیب تغییر شغل امری شایع و متداول گردیده و افراد سازمان برای پیشرفت و توفیق در کار و شرایط و موقعیتهای مختلف به سازمانهای گوناگون روی می آورند.
بنابراین به جهت اثربخشی سازمان آموزش و پرورش و افزایش میزان تعلق سازمانی مدیران و معلمان، پژوهشگر در پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی عوامل مؤثر بر رشد تعلق سازمانی معلمان آموزش و پرورش شهرستان گلپایگان پرداخته و با توجه به مطالب ذکر شده و همچنین بررسی و مطالعه نظریات و تئوریهایی که در این زمینه وجود دارد مانند: هرم سلسله نیازهای مازلو، تئوری x,y مک گریگور و همچنین مدلهای انگیزش«ویکتور وروم» و «پورتر- لاولر» و… که در آنها به عوامل ایجاد انگیزش ، نوع و سبک های رهبری مثل رهبری مشارکتی و … اشاره شده و آنها موجب انگیزش و سپس ایجاد و رشد تعلق و در نهایت منجر به بهره ور شدن فرد و سازمان می گردد، سوالات پژوهش خود را اینگونه مطرح می کند:
- آیا مشارکت معلمان در تصمیم گیری آموزشی و تربیتی، در رشد تعلق سازمانی آنها مؤثر است؟
- آیا شرایط محیط کار معلمان، در رشد تعلق سازمانی آنها مؤثر است؟
- آیا پرورش و بهبود توامندیهای معلمان، در رشد تعلق سازمانی آنها مؤثر است؟
- آیا ارزیابی مناسب عملکرد آموزشی معلمان، در رشد تعلق سازمانی آنها مؤثر است؟
و در نهایت محقق بدنبال پاسخ به پرسش اصلی تحقیق خود می باشد یعنی:
چه عواملی بر رشد تعلق سازمانی معلمان آموزش و پرورش شهرستان گلپایگان موثر است؟
- اهمیت و ضرورت پژوهش
نزدیک به سه دهه است که نظریه پردازان و صاحبنظران عرصه سازمان و مدیریت به ویژه صاحبنظران حوزه رفتارسازمانی و متخصصان حوزه تحول سازمانی به طرح موضوع مهمی در سازمان پرداخته اند که چندان ملموس و محسوس نیست. ولی این موضوع بر رفتار نیروی انسانی تأثیر چشمگیری دارد و اگر خوب شناخته شده و ریشه یابی شود آشکار می شود که خیلی از رفتارهای نیروی انسانی در سازمان متأثر از این موضوع مهم است. این موضوع توسط صاحبنظران معروفی نظیر، وارن بنیس، ادگار شاین، ویلیام اوشی و … مورد نقد و طرح قرار گرفت و بیشتر از همه، اهمیت آن در کتاب « در جستجوی کمال» پیترز و واترمن تجلی یافت. این موضوع مهم که «فرهنگ سازمانی» نام گرفت و بیشتر با جنبه غیرمادی و غیرملموس در سازمان شناخته شد، مورد بررسی و مطالعات مختلفی قرار گرفته است.
همانگونه که مشخص است در تمامی سازمانها دو نکته اساسی مورد توجه قرار دارد: یکی حفظ بقاء و حیات و دیگری افزایش کارایی و اثربخشی. حیات سازمان تا حدود زیادی بستگی به دانشها و مهارتهای مختلف نیروی انسانی دارد. هرچه زمینه ها بهنگام و بهینه باشد قابلیت سازگاری سازمان با محیط متغیر نیز بیشتر می شود. لذا بهسازی منابع انسانی و در کنار آن بهسازی فرهنگ سازمانی در نظام مدیریت منابع انسانی، باعث ارتقاء سطح کارایی و اثربخشی سازمان می شود.(لطف اله همدانی، 1381)
درحدود 70% منابع و سرمایه های سازمانها را منابع انسانی تشکیل می دهد، لذا توجه به منابع انسانی از مهمترین مواردی است که در سازمانها باید مورد توجه قرار گیرد.(میرکمالی،1380).
بنابراین به جهت اثربخشی سازمان آموزش و پرورش و افزایش میزان تعلق سازمانی مدیران و معلمان، پژوهشگر در پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی عوامل مؤثر بر رشد تعلق سازمانی معلمان آموزش و پرورش شهرستان گلپایگان بپردازد.
- اهداف پژوهش
الف: هدف اصلی(کلی)
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
ب) اهداف فرعی(تخصصی)
پژوهشگر درصدد است تا بر پایه سوالات پژوهش، تأثیر موارد زیر را بر رشد تعلق سازمانی معلمان بررسی نماید:
- مشارکت معلمان در تصمیم گیری آموزشی و تربیتی
- شرایط محیط کار معلمان
- پرورش و بهبود توانمندیهای معلمان
- ارزیابی مناسب عملکرد آموزشی معلمان
- فرضیات پژوهش
- مشارکت معلمان در تصمیم گیری آموزشی و تربیتی، در رشد تعلق سازمانی آنها موثر است.
- شرایط محیط کار معلمان، در رشد تعلق سازمانی آنها موثر است.
- پرورش و بهبود توانمندیهای معلمان، در رشد تعلق سازمانی آنها موثر است.
- ارزیابی مناسب عملکرد آموزشی معلمان، در رشد تعلق سازمانی آنها موثر است.
- مدل مفهومی پژوهش
در ارائه مدل مفهومی این پژوهش از نظریات مدیران ارشد و پیشکسوتان آموزش و پرورش و همچنین از مدل ارایه شده توسط ابوالحسن ماهرویی- سال 1385 نیز استفاده شده است.
- قلمرو پژوهش
قلمرو موضوعی پژوهش: قلمرو موضوعی پژوهش بررسی عوامل موثر بر رشد تعلق سازمانی می باشد.
قلمرو مکانی پژوهش: قلمرو مکانی پژوهش مدارس آموزش و پرورش شهرستان گلپایگان می باشد.
قلمرو زمانی پژوهش: قلمرو زمانی پژوهش تابستان سال 1393 می باشد.
1-8-تعریف نظری و عملیاتی متغیرها
تعریف نظری
مشارکت در تصمیم گیری: مشارکت در ساده ترین تعریف عبارت است از فرایندی از مداخله داوطلبانه همگان در همه اموری که به آنها مربوط می شود و تمایل و توانایی اظهار نظر، انتخاب و انتقاد در قبال آن امور را دارا هستند (ملک پور،1376). در سازمان، مشارکت عمدتاً وسیله مناسبی برای ایجاد انگیزش، افزایش کارآیی کارکنان و تغییر وضع موجود است (رضایی کلیدبری و همکاران،1391).
پرورش و بهبود توانمندیها: توانمندسازی افراد بهمعنی تشویق افراد برای مشارکت بیشتر در تصمیمگیریهایی است که بر فعالیت آنها مؤثر است؛ یعنی فضایی برای افراد فراهم شود تا بتوانند ایدههای خوبی را بیافرینند و آنها را بهعمل تبدیل کنند. توانمندسازی، عنصر حیاتی کسب و کار در دنیای نوین است. اهدافی مانند نزدیکتر شدن بیشتر به مشتری، بهبود خدمات پس از فروش، ارائه مداوم نوآوری، افزایش بهرهوری و در دست گرفتن میدان رقابت برای سازمانهایی بهدست خواهد آمد که راههای جدیدی برای توانمند ساختن افرادشان یافتهاند.( اسمیت، 2000).
نقش نیروی انسانی ماهر و کارآمد در تحقق اهداف سازمان، امری بدیهی و غیرقابل انکار است و شکی نیست که ثروت ملی یک کشور و به عبارت بهتر سرمایه انسانی در قالب مهارتها، سازمانها و انگیزههایشان ظاهر میشود. مدیران باید به منظور بهرهگیری هر چه بیشتر از نیروی انسانی شاغل عوامل انگیزشی مؤثر در تحریک آنان را به درستی شناسایی کرده و تلاش نمایند که هر چه بیشتر این توان را در مسیر اهداف سازمان قرار دهند. (ریاحی،1383).
و در تعریفی دیگر، فرآیندی است که به وسیله آن یک مدیر رفتارهای کاری نیروی انسانی را از طریق سنجش و مقایسه آنها با معیارهای ازپیش تنظیم شدهارزیابی می کند و نتایج حاصله را ثبت می نمایدوآنها را به اطلاع نیروی انسانی سازمان می رساند. (حاجی کریمی،رنگریز،1378).
تعریف عملیاتی
مشارکت معلمان در تصمیم گیری آموزشی و تربیتی: عبارت است از تمایل معلمین به مشارکت فعالانه در امور مدرسه و همکاری بیشتر با گروه های آموزشی و در نهایت دخالت در تصمیم گیری هایی که از سوی مدیریت مدارس اتخاذ می شود. این متغیر بوسیله سوالات 1 الی 8 پرسشنامه شماره یک سنجیده می شود.
شرایط محیط کارمعلمان: عبارت است از نوع جو حاکم بر مدارس و مواردی از قبیل نظارت مستقیم و دقیق بر تنظیم و تهیه دفتر امتحانات و دفتر آمار و …، مراقبت در حفظ ساختمان و اموال مدرسه و تنظیم دفاتر مربوط و نظارت بر حسن اجرای امور مالی مدرسه و …، دایر نگهداشتن مدارس در مدت تعطیلات تابستان، اجرای دقیق مفاد دستورالعمل ها و بخشنامه های اداری، رسیدگی به حضور و غیاب کارکنان و …، ابلاغ آیین نامه ها و شرح وظایف شغلی معلمان و کارکنان و تقسیم کار مبتنی بر شرح وظایف افراد. این متغیر بوسیله سوالات 9 الی 16 پرسشنامه شماره یک سنجیده می شود.
پرورش و بهبود توانمندیهای معلمان: عبارت است از ارتقاء سطح دانش و مهارت معلمان بوسیله دوره ها و آموزشهای مختلف و همچنین تدارک امکانات رفاهی و معیشتی معلمان و … . این متغیر بوسیله سوالات 17 الی 22 پرسشنامه شماره یک سنجیده می شود.
ارزیابی مناسب عملکرد: عبارت است از یک سلسله اقدامات رسمی برای بررسی عملکرد معلمان در طول یک سال تحصیلی، و شامل تمامی رفتارهای معلم در ارتباط با کارکرد او در طی یک سال تحصیلی می باشد(سیف،1378). این متغیر بوسیله سوالات 23 الی 28 پرسشنامه شماره یک سنجیده می شود.
تعریف متغیر وابسته
تعلق سازمانی: تعلق سازمانی را میتوان به پیوند و وابستگی افراد به سازمان تعریف نمود که در آن احساس درگیر بودن شغلی، وفاداری و باور به ارزشهای سازمانی جای دارد. در تعلق سازمانی سه مرحله وجود دارد: پذیرفتن، همانند شدن و درونی کردن. در ابتدا یک عنصر سازمان از راه پذیرفتن نفوذ دیگران بر خود به یک رابطه خشنودی بخش دست مییابد و خویشتن را برجسته میسازد. در این مرحله، فرد از تعلق به سازمان احساس سربلندی میکند. در مراحل بعد، عضو سازمان درمییابد که ارزشهای سازمان به گونهای درونی و ذاتی او را خشنود و راضی میسازد و با ارزشهای وی سازگار و همانند است و هر گاه تعلق سازمانی به گونهای که گفته شد، به مرحله نهایی برسد، آن گاه عضو سازمانی در شمار کسانی قرار میگیرد که به آنان اعتماد فراوان میشود و آنان در راه پاسداری و محافظت از سازمان تعلل نخواهند کرد.(جزایری و کرمی،1388)
و در این پژوهش عبارت است از اینکه معلمان محیط کار و مدرسه را از آن خود دانسته و نسبت به آن احساس مسئولیت و وفاداری نموده و کار خود را مایه افتخار و مباهات بداند.این متغیر توسط پرسشنامه استاندارد تعلق سازمانی(کیترج، 2010) سنجیده می شود.
1 -9- جمع بندی فصل
در این فصل به کلیات پژوهش پرداخته شد که شامل بیان مساله پژوهش ، ضرورت انجام پژوهش ، اهداف پژوهش ، فرضیات پژوهش، روش شناسی انجام پژوهش و تعاریف واژگان تخصصی پژوهش بوده و هر کدام به تفصیل بررسی شدند تا یک تصویر کلی از پژوهش صورت گرفته، ارائه شود.