سپاس خدای را که به ید قدرت بیمنتهایش دریای آفرینش را جاری کرد و به اراده ازلیاش همه خلق را صورت بخشید؛ هر کس را در سایه ارادهاش به راهی راهرو گردانید و آتش عشق خود را در وجودشان برانگیخت؛ نه از آن سوی که پیش فرستادشان توان برگشت دارند و نه در این سوی که بازشان داشت توان سبقت.
یکی از ویژگیهای جهان امروز و تمدن نوین بشری، تحولات دائم و نوپدیدی است که در عرصههای مختلف در حال اتفاق است. در حال حاضر، چهره جهان در مقاطع بسیار کوتاهتری نسبت به گذشته، دائما در حال دگرگونی است. توسعه چشمگیر و بهرهمندی از ابزارهای نوین و فنآوری متحول، نیازمندی بشر را به یک سلسله قوانین، دستورات جدید و کارآمد ضروری ساخته و باعث شده است که همه مکاتب، مذاهب، فرهنگها، تمدنها و نظامهای فکری و سیاسی بشری به دنبال هماهنگ نمودن خود با این تحولات و مقتضیات جدید زمانی و مکانی باشند.
جوامع بشری در گذر زمان دچار دگرگونی شده، ضمن فراز و نشیبهای بسیار راه تکامل میپیماید. حقوق هم به تناسب آن متحول شده و در هر عصری متناسب با شرایط و اوضاع و احوال آن عصر، چهره جدیدی به خود میگیرد. حقوق زنان نیز که بازتابی از سنتها، نگرشها و اوضاع و احوال حاکم بر هر جامعه است، همواره در تحول و دگرگونی بوده است. اما قاعده کلی در تحول حقوق زنان این بوده است که تغییرات این حوزه از حقوق، حالتی مثبت و روندی رو به جلو داشته است. مساله تامین حقوق زنان و اصلاح یا وضع قوانین در این خصوص از مدتها پیش چه در ایران و چه در کشورهای دیگر مطرح بوده است. چرا که بسیاری از مقررات و قوانین قبلی حاکم بر جامعه مبتنی بر تفکر مردسالارانه یا ضعیف بودن زن و در حاشیه گذاردن وی تدوین یافته بود. پیشرفت جوامع و بهبود وضعیت اقتصادی، بالارفتن سطح رفاه خانوادهها، رشد فرهنگی و نیز افزایش سطح آگاهی و بیداری زنان و به تبع آن حرکتها و جنبشهای زنان از عوامل مهمی بود که سبب گشته است حقوق زن و مرد رو به تعادل نهد. با این حال کمتر کشوری را مییابیم که در آن حقوق زنان در کوره زمان دستخوش تحول نشده و اصلاحات و اقدامات مثبتی در جهت حمایت از آن صورت نگرفته باشد.
تاکنون پژوهشهای مختلفی در رابطه با حقوق زن به صورت عام صورت گرفته است که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: مقالات «جایگاه زن در گذر تاریخ و سیری در حقوق آن»، نوشته حسن حیدری و یوسف ابراهیمنسب، فصلنامه علمی-پژوهشی زن و فرهنگ، سال دوم، شماره پنجم، صفحات 84-71، پاییز 1389. و مقاله «امام خمینی و مقوله نوآوری در فقه سیاسی»، بهرام اخوان کاظمی، حکومت اسلامی، سال سیزدهم، شماره سوم، پاییز1387 و پایاننامههای «تحولات حقوق خصوصی در جهت حمایت از حقوق زنان»، یوسف درویشیهویدا، 1380.و «بررسی معیارها و رفتار با زن در فقه و حقوق»، فاطمه لطفی، 1391.
پژوهشهای فراوانی در مورد حقوق مدنی زن به صورت عام و کلی انجام شده است ولی به ندرت به مساله نسبی بودن آن با توجه به مقتضیات زمان و مکان در تدوین قوانین مربوطه پرداخته شده است. نارسایی قوانین و مقررات ایران در زمینه حقوق زنان در عصر حاضر و نیاز به مطالعه عمیق فقهی و حقوقی و بررسیهای تطبیقی جهت اصلاح و تکمیل مقررات یاد شده ضرورت این تحقیق را نشان میدهد.
در پایان لازم به ذکر است که با وجود تلاش فراوان پژوهش حاضر خالی از نقض و کاستی نیست از این رو امید است خوانندگان از کاستیهای
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
آن در گذرند و با دیده اغماض به آن بنگرند.
همچنین بر خود لازم دیده که از همهی اساتید فرهیخته و به ویژه استاد محترم راهنما کمال تشکر و قدردانی را بنمایم.
1-1-بیان مساله
با گذشت زمان و با توجه به اینکه، بشریت روز به روز قدم در راه پیشرفت و ترقی برداشته و همواره با مسائل و نیازهای جدید روبرو بوده بررسی مقتضیات زمان و مکان برای انطباق احکام اسلامی با موضوعات متحدثه از اهمیت خاصی برخوردار است. مقتضیات زمان و تحولات اجتماعی ایجاب میکند هر از چند گاهی راه کارهای مناسب جهت اجرای هر چه بهتر قوانین اسلامی ارائه شود. سازگاری با مقتضیات زمان و تحول فرهنگ و تمدن انسان و جامعه انسانی در احکام فقهی و قوانین عملی حائز اهمیت است.
اصل اجتهاد در فقه -که پایه و اساس مسائل حقوقی است -وپویایی آن به این معناست که فقه باید جوابگوی نیازهای زمان خود باشد. لازم به ذکر است که فقهاء در استنباط احکام و استخراج آن از قرآن و سنت، همواره شرایط زمانه و زمینه های حاکم بر آن را مدنظر داشته اند. این اصل ایجاب میکند که اموری همواره دستخوش تغییرات شوند و این مهم مسلمانان را بر آن داشت که به بازخوانی متون و احکام استنباط شده از آن بپردازند.
از مهمترین این قوانین که مورد بحث و بررسی قرار گرفته است حقوق زن و چالشهای پیرامون آن است با گذشت زمان، مورد به مورد و کشور به کشور زنان پیوسته و به تدریج نیازهای خاص خود را مطرح میکنند و انتظار دارند حقوق آنان به رسمیت شناخته شود و از آنان حمایت شود.
حقوق زن در همه جوامع و دورههای مختلف تاریخی همواره به مقتضیات زمان و نوع مناسبات اجتماعی آن عصر بستگی داشته است، و این مساله دال بر این است که اصول کلی حاکم بر روابط زوجین از ثبات نسبی برخوردار بوده است. حقوق مدنی زن یکی از موضوعات مهمی است که همواره باید مورد توجه حقوقدانان قرار گیرد و با توجه به مبانی دینی در جهت احقاق حقوق زنان پیگیریهای لازم صورت گیرد.
1-2- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
حقوق زن درحوزه مدنی و تحولات آن با توجه به عنصر زمان و مکان در حیطه موضوعات فراوانی از جمله حق ارث، حق حضانت، …… حائز اهمیت است.
در اندیشه اسلامی، زنان و مردان در حقوق انسانی خود عموما مشترک هستند ولی در مراحل اقدام و اجرا ممکن است تبعیضهایی صورت گیرد. که از جمله این قوانین میتوان به مساله شهادت، قضاوت، تابعیت و…..اشاره کرد.
1-3-جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق:
پژوهشهای فراوانی در مورد حقوق مدنی زن به صورت عام و کلی انجام شده است ولی به ندرت به مساله نسبی بودن آن با توجه به مقتضیات زمان و مکان در تدوین قوانین مربوطه پرداخته شده است.
1-4-اهداف تحقیق:
1-تاکید بر ضرورت تحول در بعضی از مواد قانونی که با مقتضیات زمان و مکان سازگاری ندارد به همراه پایبندی به اصول.
2-اصلاح و تعدیل مواد قانونی که موجب بیعدالتی و تضییع حقوق زن در عصر حاضر میشود. تفکیک میان قوانین برآمده از دین و قوانین حاصل از سنتهای اجتماعی و فرهنگی.
1-5-سؤالات تحقیق:
1-حقوق مدنی زن شامل چه موضوعاتی است؟
2-آیا مقتضیات زمان و مکان بر حقوق زن و نسبی بودن آن موثر است ؟
3-در چه مواردی حقوق زن با توجه به زمان و مکان تغییر یافته است؟
4-با توجه به شرایط کنونی جامعه لزوم و تعدیل چه قوانینی احساس میشود که تاکنون تغییر نکردهاند؟
1-6-فرضیههای تحقیق:
1-حقوق مدنی زن شامل موضوعاتی از جمله نفقه، مهریه، حضانت …میشود.
2-در بعضی از موارد حقوق زن با توجه به مقتضیات زمان و مکان نسبی است .
3-حقوق زن در بعضی موارد از جمله، سن ازدواج، ارث، طلاق، حق حضانت…….تغییر یافته است .
4-به نظر میرسد در بعضی از موارد قانونی از جمله، تابعیت، اشتغال همسر، ارث، حضانت، نفقه …. با توجه به شرایط کنونی جامعه نیاز به تغییر و تعدیل وجود دارد.
1-7-تعریف واژهها و اصطلاحات:
کلید واژهها: حقوق مدنی، حقوق زن، مقتضیات زمان، مقتضیات مکان، فقه، نوآوری
حقوق مدنی: مجموعه قواعدی است که احوال شخصیه شهروندان یک جامعه را تعیین میکند. مالکیت خصوصی و حقوق اصلی را که شهروندان میتوانند در برابر هم بدست آورند (ساکت، 49:1376).
حقوق زن: عبارت است از امتیازاتیاند که برای زنان بالغ و نابالغ در حدود احکام قانون و شریعت به رسمیت شناخته شده است.
مقتضیات مکان: تغییر شرایط زندگی با توجه به جوامع و فرهنگهای گوناگون یعنی مقتضیات محیط و اجتماع و زندگی بشر
مقتضیات زمان: زمان چیزی است که دائما در حال گذشتن و آمدن است، و در هر لحظهای، در هر وقتی و در هر قرنی، در هر چند سالی یک تقاضائی دارد(مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج1، 1391، ص112).