در هر جامعه ای ایدئولوژی نگرش سیاسی گروه حاکم و یا به سخن دیگر گفتمان مسلط، قطع نظر از اینکه سرچشمههایی پدید آمده باشد نقش بسیار تعیین کنندهای در توسعه سیاسی دارد. بر این اساس تغییر در ایدئولوژی و نگرش حاکم نیز بر روند توسعه سیاسی مؤثر است. در واقع ایدئولوژی و نگرش سیاسی متغییر واسطی در ایجاد شرایط سیاسی است. با این حال ایدئولوژی و نگرشهای سیاسی، بویژه نزد گروه حاکم منشاء عمل و رفتار سیاسی هستند و ممکن است نسبت به رقابت و مشارکت سیاسی، مساعد یا نامساعد باشند.
پس از این بررسی کلی درباره دولت مطلقه پهلوی اول پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال می باشد: که سرکوب جنبشهای قومی گیلان و خوزستان چه تأثیری بر شکل گیری دولت مدرن در ایران داشته است؟ و فرضیه ای که برای این سؤال در نظر گرفته شده عبارت است از : تلاش برای حل بحران هویت و مقابله با جنبش های قومی به شکل اقتدار آمیز موجب شد تا پروسه تکوین هویت ملی و شکل گیری دولت مدرن به صورت ناقص صورت پذیرد.
بنابرین در فصل اول پس از بیان مسئله و تعریفی کوتاه از موضوع پژوهش کلیتی از تحقیق در اختیار خوانندگان قرار می گیرد و همچنین اهمیت و ضرورت پژوهش ،معرفی متغییرها، سؤال اصلی، فرضیه پژوهش، شیوه یا روش پژوهش، محدودیتهای پژوهش و کلید واژه ها به صورت تعریفی ارائه می شوند. اما فصل دوم طبق قانون تحقیق حاوی چهارچوب نظری میباشد که پژوهنده پس از ارائه و تعریف چهار گفتمانی که درباره جامعه ایرانی(پاتریمونیال، شیوه تولید آسیایی، دولت تحصیلدار و دولت مطلقه) به کار رفته است با تأکید بر گفتمان دولت مطلقه مسیر پژوهش هموارتر می شود.
در فصل سوم تاریخچهای از موضوع پژوهش برای خوانندگان به این صورت ارائه می شود که پژوهنده اوضاع اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی را در آن برهه زمانی به دو قسمت قبل از کودتای رضاخانی و بعد از کودتای رضاخانی تقسیم کرده است تا مطلب بهتر و رساتر خود را نشان دهد و در ادامه چگونگی کودتا را تعریفی کوتاه ارائه می دهد و هم عوامل خارجی و هم عوامل داخلی دخیل در به وجود آمدن کودتا را نیز مورد بررسی قرار می دهد. در فصل چهارم که به عقیده پژوهنده مهمترین فصل پژوهش می باشد زیرا که تجزیه و تحلیل داده های تحقیق است پژوهنده در ابتدا تمایلات متضاد سیاسی در کشور را بر اساس دو جنبش (یکی در گیلان و دیگری در خوزستان) از سر می گیرد و پس از بررسی این دو جنبش که اولی به رهبری میرزا کوچک خان بوده و دومی به رهبری شیخ خزعل صورت گرفت نوسازی در عصر پهلوی و چگونگی ایجاد جامعه ای شبه مدرن بر اساس الگوی دولت مطلقه مورد تحلیل قرار می گیرد و پس از آن نتیجه گیری ارائه می شود و حاوی عصاره ای از آنچه ما خواندیم ، اندیشیدیم و نوشتیم…. .
2-1بیان مسئله
دولت را در دولت- ملت با قوانین اساسی مهار می کنند تا این دولت نتواند حتی با قانون گذاری در پارلمان حقوق گذاری مردم را مخدوش کند. اصل دوم در دولت- ملت این است که دولت نمی تواند استقلال و آزادی عمل جامعه یا جامعه مدنی را خدشه دار کند به بیان دیگر و حقیقت دولت در دولت – ملت متشکل از اجتماع سیاسی شهروندان است و این چنین دولتی سراسر حریم و فضای زندگی افراد در جامعه تحت تأثیر قرار گرفته و تضمین کننده حقوق افراد و جامعه آنها می باشد. (جلالی پور، 115، 1376)
ایران زمین کشوری چند قومیتی با فرهنگهای قومی و قبیله گوناگون است.هربار یکی از قبایل یا اقوام بر سایرین مسلط و با حذف و طرد سایر قبایل و اقوام موفق به تشکیل حکومت مقتدری شده است و هیچگاه همگرایی درونی و توافق اجتماعی ما بین قومیتهای ایرانی شکل نگرفته است. همیشه روابط از بیرون و با قدرت و سلطه، امنیت مرزها و همگرایی قومیت ها تأمین شده است. همیشه به جای همگرایی قومیتی، سلطه و انقیاد سیاسی امنیت و وحدت ایران زمین را تأمین کرده است. دیالکتیک سلطه و فروپاشی همیشه بر تاریخ ایران زمین حاکم بوده است یا سلطه مقتدرانه مرکز بدون آزادی قومیتها حاکم بوده است یا با کوچکترین خللی در قدرت حاکم ایران زمین درآستانهی فروپاشی قرار گرفته است و هیچگاه تعادلی مابین آزادیهای قومی و قدرت مرکزی ایجاد نشده بود. (احمدی، 32، 1378)
از سوی دیگر برای بحث در این مسئله که آیا ایلات به طور کلی برای حیات اجتماعی و سیاسی کشور مفید فایده بوده و زیانهایی دربرداشته است و برای بحث در جنبه های گوناگون نهضتهای عشایری باید در نظر داشته باشیم که عوامل گوناگونی از قبیل دیانت، زبان، نژاد و لهجه محلی و عقاید وخصوصیات روحی سران عشایر و ایلات، تفاوتهای بارزی میان ایلات و عشایر کشور و هر قسمت از این مردمان را در سرزمینی که از قرنها به این طرف ساکن هستند به صورت خاصی در راه به دست آوردن قدرت و حاکمیت به جنبش و نهضت برانگیخته است و در عین حال که دسته های مختلف ایلات برای توسعه قدرت و حاکمیت خود قرن ها با یکدیگر در کشمکش و ستیز بوده اند گاهی نیز به هم پیوسته و نیروی عظیمی به وجود آورده اند و به فتح ممالک دیگر همت گماشتهاند، و این دو جنبه متضاد که در سراسر تاریخ سیصد ساله اخیر ایران از ایلات و عشایر مشاهده می شود، مسائل مهم و اساسی تاریخ ما را تشکیل می دهد، به خصوص که غالباً در پشت پرده بازیهای سیاسی و نظامی که به دست ایلات و عشایر انجام گرفته حقایقی از دخالت های بیگانگان و تحریکات و زد و بندهای مأمورین سیاسی خارجی با سران ایلات و عشایر نهفته است، که باید آن ها را جزو عوامل مؤثر انحطاط سیاسی و اجتماعی ایران به شمار آورد. قدر مسلم این است که تمرکز قدرت در دست یک یا چند نفر خان و رئیس ایل، با توجه به اینکه منشاء این قدرت عده ی بی شماری افراد ساده و کوه نشین بیسواد و تابع و مطیع محض خان هستند، برای وحدت سیاسی و اجتماعی کشور زیان بخش است و از لحاظ بسط و نفوذ قدرت و حکومت مرکزی مانع بزرگی به شمار می آید و با توجه به این مسئله که سر انحطاط سیاسی و راز جنگها و منازعات داخلی که دریچه و روزنه نفوذ سیاستهای استعماری بیگانگان درکشور ماست، فاش می شود و بدون آنکه بتوانیم افراد یک ایل یا یک عشیره ایرانی یا ترک زبان را به خیانت و وطن فروشی متهم کنیم باید اعتراف کنیم که تنها سران ایلات و خان های جبار و مغرور و خودخواه بوده اند که از نیروهای تابع خود در راه خیانت به کشور و خدمت به بیگانگان استفاده کرده اند و در مواقع لازم برای ضعیف کردن حکومت مرکزی وادار نمودن حکومتها به تسلیم در برابر مطامع و اغراض بیگانگان دست به تجهیز افراد ایل زده و مردمی ساده لوح و بی اراده را به کشتار و خونریزی و ایجاد آشوب و ناامنی برانگیخته اند. (شمیم،م،1384)
نخستین دولت کودتا به ریاست سیدضیاالدین طباطبایی مدیر و نویسنده روزنامه رعد تشکیل گردید و مدت یک هفته نخست وزیر و دستیار نظامی او رضاخان میرپنجه بدون هیأت وزیران زمام امور را در دست داشتند.
پس از کودتا و جریانات آن رضا خان در سال 1304 شمسی رسماً تاج گذاری کرد و خود را شاه ایران خواند و در صدد تشکیل دولتی مدرن برآمد.رضاخان تنها چیزی را که از مدرنیته و دولت مدرن بدون توجه به مبانی نظری و اجتماعی آن گرفته بود، حکومت مطلقه و متمرکز بود که انحصار منابع و خشونت مشروع را در دست داشته باشد. دولت مدرن رضاشاه نه برآیند خواست و اراده ی سیاسی تمامی ملت، بلکه خواست و ایدئولوژی قوم مرکز در حفظ وحدت ایرانی و از بین بردن فرهنگ و زبان سایر اقوام ایرانی بود.بنابرین دولت مدرن در ایران نه دولت ملت، بلکه دولت تک قومیتی پارس با تحمیل زبان و فرهنگ فارسی بر سایر اقوام ایرانی و حفظ سلطه مرکز بر سایر اقوام ایرانی بود. دولت مدرن با رضاشاه نه تحقق آرمانهای مشروطه در ایجاد حاکمیت ملی، بلکه ابزار سلطه فرهنگی و زبانی یک قوم بر سایر اقوام و تداوم دیالکتیک تضاد سلطه و تجزیه در قالبی دیگر بوده است.این بار نیز حاکمیت نه دموکراتیک با رعایت حقوق سایر اقوام و قبایل، بلکه امنیت با سلطه یک قوم بر سایر اقوام و با قدرت نظامی میسر شد. (احمدی،187و188، 1378)
از سوی دیگر رضاخان برای تصاحب قدرت و یکپارچگی ایران و ایجاد دولت مدرن با بحران های زیادی روبه رو بود از جمله بحرانهایی که حائز اهمیت این پژوهش می باشد جنبشهای قومی بود که از نواحی گیلان و خوزستان ناشی می شد و این جنبشها از جمله موانعی بودند برای تکوین دولت مدرنی که سردار سپه می خواست تأسیس کند. بنابرین پژوهش حاضر به دنبال این سؤال ضروری می باشد که سرکوب جنبشهای قومی گیلان و خوزستان چه تأثیری بر شکل گیری دولت مدرن در ایران داشته است؟پس از طرح این سؤال، فرضیه ای که مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد بدین صورت می باشد : «تلاش برای بحران هویت و مقابله با جنبش های قومی به شکل اقتدارآمیز موجب
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
شد تا پروسه تکوین هویت ملی و شکل گیری دولت مدرن به صورت ناقص صورت پذیرد.»
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
- بررسی فرایند تمرکزگرایی قدرت از اواسط قرن نوزدهم به دنبال افول قدرت قاجارها در دوران پر هرج و مرج انقلاب مشروطه و ایجاد فضایی برای یکپارچگی ایران.
3.فرق دولتهای مطلقه مدرن غربی با دولت مطلقه شبه مدرن پهلوی در ایران.
- دولت مطلقه مدرن پهلوی در برخورد با قومیتهااز حمایت عقلانی که موجب شکل گیری نظام ملت-دولت و حل بحران هویت شد استفاده نکرده است.
4-1 اهداف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق تحلیل و بررسی نسبت میان سرکوب جنبش های قومی به خصوص جنبش های گیلان و خوزستان و تأثیر این نحوه تعامل با قومیتها بر تکوین دولت مدرن در ایران در دوره پهلوی اول می باشد.
5-1سوال اصلی
سرکوب جنبشهای قومی گیلان و خوزستان چه تأثیری بر شکل گیری دولت مدرن در ایران داشته است؟
6-1 فرضیه
تلاش برای حل بحران هویت و مقابله با جنبش های قومی به شکل اقتدار آمیز موجب شد تا پروسه تکوین هویت ملی و شکل گیری دولت مدرن به صورت ناقص صورت پذیرد.
7-1متغییر مستقل
برخورد غیر عقلانی دولت پهلوی اول با جنبش های قومی در ایران
8-1 متغییر وابسته
عدم تکوین موفقیت آمیز دولت مدرن و عدم حل بحران
9-1 شیوه یا روش تحقیق
این تحقیق مبتنی بر روش تحلیلی- توصیفی است. و برای جمع آوری مطالب از روش کتابخانه ای و فیش برداری و همچنین از روش مکاتبه و مشاوره با پژوهشگران و معلمان و اساتید دانشگاه در این زمینه و در نهایت استفاده از رسانه های گروهی از جمله اینترنت و وبلاگ ها می باشد.
10-1 محدودیتهای تحقیق
برای شروع به کار این پژوهش یک سری اصول، چارچوب و برنامه ریزی ها به عمل آمد اما متأسفانه برخی از محدودیت ها و موانع این چارچوب و اصول را نا متعادل کرد از جمله کمبود منابع جدید و به روز، به خصوص در کتابخانه های شهر کرمانشاه و همچنین کمبود مکانهای عمومی پژوهشی و مطالعه ای در زمینه تحقیق و از سوی دیگر فیلتر بودن بسیاری از سایت های خبری و تحلیلی تاریخی- سیاسی که به گونه ای در افت کیفیت پژوهش تأثیر گذاشت.
11-1 اصطلاحات یا واژگان
1-11-1 دولت ملت (Nation- State)
در این تحقیق منظور از دولت ملت دولت ملتی مدرنی است که رضا خان تأسیس کرد.
2-11-1 ناسیونالیسم (Nationalism)
در لغت ترکیب شده از دو کلمه یکی، معنای ناسیون یعنی متولد شدن گروهی از مردم در یک مکان است و دوم اسم به معنای شناختن است این دو معنا تداعی در ایدئولوژیک بودن ناسیونالیسم است. ناسیونالیسم یا ملی گرایی به اصالت دادن به تعلقات قومی و ملی تعریف شده است انسان به جهت بارهای از تعلقات از قبیل سرزمین، زندگی مشترک، خون و نژاد و مانند آن خود را از دیگران جدا شمرده و به قوم خاصی احساس تعلق می کند و توجه خود را به تأمین ملی حتی اگر مستلزم زبان دیگران هم باشد معطوف می گرداند.
داریوش آشوری می نویسد:«نوعی آگاهی جمعی است یعنی آگاهی به تعلق به ملت. این آگاهی را آگاهی ملی می خوانند. آگاهی ملی اغلب پدیدآوردنده حس وفاداری و شور دلبستگی افراد به عناصر تشکیل دهنده ملت (نژاد،زبان، سنتها و عادت ها ارزشهای اجتماعی و اخلاقی و به طور کلی فرهنگ) و گاه موجب بزرگداشت مبالغه آمیز از آنها و اعتقاد به برتری این مظاهر بر مظاهر ملی دیگر ملتها می شود. ناسیونالیسم ایدئولوژی است که «دولت ملی» را عالی ترین شکل سازمان می داند. (آشوری،319، 1387)
در این پژوهش منظور از ناسیونالیسم پان ایرانیسمی است که رضاخان تأسیس کرد.
3-11-1 استبداد یا قدرت مطلقه (Absolutism)
ساخت سیاسی است با این ویژگی ها : الف)نبودن حدودسنتی یا قانونی برای قدرت حکومت ب)وسعت دامنه قدرت خود سرانه ای که به کار برده می شود. از قرن شانزدهم به بعد استبداد در اروپا صورتی تازه یافت و آن زمانی بود که دولتهای ملی و شاهان در برابر قدرت پاپ قد برافراشتند و استبداد پادشاهی به صورت یک آرمان سیاسی درآمد و این آرمان که بر پایه ی نظریه ی قدرت مطلق شاه قرار دارد که ناشی از فرمانفرمایی شاهانه و قدرت برین دولت است، دولتهای ملی را یگانه کرد و به صورت تازه ای سازمان داد. جمله ی معروف لویی چهاردهم که گفت «من دولتم» نشانه همان استبداد شاهانه کلاسیک است. نظام استبدادی در جامعه های شرقی اساساً از نوع خدایگان سالاری بوده است. (آشوری، 25، 1387)
در این پژوهش منظور از استبداد، قدرت مطلقه رضاخان است.
4-11-1 قومیت
گروهی از انسان ها است که اعضای آن دارای ویژگی های نیایی و اصل و نسبی یا مشترک هستند. همچنین گروههای قومی اغلب دارای مشترکات فرهنگی، زبانی ، رفتاری و مذهبی هستند که ممکن است به آبا و اجدادشان برگردد و یا بر اساس عوامل دیگری به وجود آمده باشد. بنابرین یک گروه قومی می تواند یک جامعه فرهنگی نیز باشد. قوم در جوامع برده داری و فئودالی نوعی دیگر از اشتراک فردی است که دارای پیوندهای خونی هستند و سرزمین و زبان و فرهنگ مشترک دارند ولی این اشتراک هنوز به اندازه کافی پایدار نیست و در مقیاس کشوری نیز اشتراک اقتصادی هنوز کامل نیست.
در این پژوهش بیشتر قومیت های گیلان و خوزستان مد نظر می باشد.