سلامتروانی عبارت است از سازش با خود و محیط، سازگاری داشتن به صورت موفقیتآمیز و نداشتن بیماری روانی. فرد سالم، دارای سلامت فكر است و قدرت و توانایی كافی برای تحرك، لذت، پیشرفت و تكامل در حد فردی و گروهی را دارد. به عبارت دیگر، سلامتروانی مجموعة فعل و انفعالها، اقدامات و فعالیتها و كارهایی است كه ما را به سمت تأمین سلامت فردی و اجتماعی از نظر روانی هدایت میكند و از آنجا كه ابعاد روانی جدا از ابعاد جسمی و اجتماعی نیست، طبعاً اهداف و فعالیتهای بهداشت روانی اغلب متوجه فعالیتهای بهداشت عمومی و بهداشت جسمی است.
افراد شاغل در صورتی که بتوانند با توجه به ویژگیهای شخصیتی خویش شغلی را انتخاب کنند، می توانند با حسن سلوک و بردباری و بدون تحمل فشار روانی زیاد به کار بپردازند و مثمرثمرباشند. نیروی انسانی در صورتی می تواند کار مفید و مؤثرداشته باشد که دارای انگیزه مناسب، روحیه مناسب و رضایت و تعهد بالایی باشد. رضایت شغلی و تعهد شغلی جایگاه ویژه ای را در مطالعات مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی دارا می باشد. زیرا این ساختار میتواند در جهت پیش بینی رفتارهای سازمانی در آینده نظیر ترک شغلی، تأخیر، کم کاری، غیبت و. مؤثرباشد و در نهایت بر بهره وری نیروی انسانی تأثیر به سزایی داشته باشد. با توجه به اینکه اولین و مهمترین جزء سیستم سازمان، افراد انسانی با شخصیتهای مختلف خود می باشند لذا انگیزه ها، تواناییها، تمایلات، عقاید و افکار که در واقع از اجزاء مهم تشکیل دهنده ی شخصیت انسان می باشد حدود انتظارات و توقعات افراد را نسبت به یکدیگر و همچنین نسبت به سازمان تعیین می کنند.
1-2- بیان مساله
علت این همه توجه به سلامت روان این است که سلامت جسمی، روانی و اجتماعی لازمه رشد و شکوفایی انسانها میباشد. بدین منظور ایجاد و حفظ سلامت فکر و اندیشه، توانایی مقابله با مشکلات روزمره زندگی، توانایی ایجاد روابط سالم و صمیمانه با همنوعان و داشتن زندگی هدفدار و پرثمر از اهمیت زیادی برخوردار است، بهخصوص در جامعه رو به رشد کنونی که جوانان بیش از گذشته در برابر شرایط و متغیرهای نامساعد و فشارآور زندگی قرار گرفتهاند (کوشان، واقعی،1382).
یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، سلامت روانی آن جامعه است. سلامت روانی نقش مهمیدر تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا میکند. هر کس در اصل به یکی از دو طریق با جهان ارتباط برقرار میکند.این دو طریق شامل برونگرایی و درون گرایی میباشد. هر چند که فرد از یکی از این جهات استفاده میبرد ولی جهت دیگر نیز برای او باقی میماند.در حالت درون گرایی جهت گیری اصلی فرد به
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
درون خویش است وشخص زیر نظر عوامل درونی و ذهنی خویش است. در حالت بیرونی جهت گیری فرد به سمت بیرون است و بیشتر به جهان خارج گرایش دارد.این شخص از نظر اجتماعی درگیر و فعال است(پروین و جان،2002) شخصیت انسانهارا میتـوان بـا معیارهـای گـونـاگونی به دستههای مختلف تـقسیم بندی كرد. در اینـجا شخصیت انسانها نخست بـا نحوه ارتباطشان با دیگران به دو دسته درونگرا و برونگرا تـقسیم بندی شده است. هـر دوی ایـن دو نوع شخصیت كاملا طبیـعـی و نـرمـال میبـاشـد. برونگرایان به سوی جهان عینی متمایل بوده و درونـگرایان به سوی جهان ذهنی و غیر عینی.از دیدگاه یونگ (۱۹۱۳) پدیدههای برونگرایی و درونگرایی دو جنبه مهم از شخصیت انسانی را تشکیل میدهند. برونگرایی: هنگامیکه توجه به اشیا و امور خارج چنان شدید باشد که افعال ارادی و سایر اعمال اساسی آدمینتیجه ارزیابی ذهنی نباشد، بلکه معلول مناسبات امور و عوامل خارجی باشد، برونگرایی خوانده میشود(سیاسی،۱۳9۱). افراد درونگرا از لحاظ روانی دارای سرعت فعالیت مغزی بالاتر از حد طبیعی هستند و این امر سبب میشود که افراد درونگرا به قوای محرکه کمتر از حد طبیعی نیاز پیدا نمایند. افراد درونگرا دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را برای خودداری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان میدهند.این افراد اوقات خود را به مطالعه و بیشتر در تنهایی سپری نموده و کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستند(فورسمان، 2012).از سوی دیگر افراد برونگرا دارای سرعت فعالیت مغزی پایینتر از حد طبیعی هستند و از این رو این افراد برای اداره امور زندگی خویش به قوای محرکه بالاتر از حد طبیعی نیاز دارند. افراد برونگرا بیشتر دارای دیدگاه عینی و خارجی بوده و دارای فعالیت عملی عالیتری هستند (سیاسی،1391). ولی میزان تسلط آنها بر نفس خودشان نسبت به افراد درونگرا کمتر است. این افراد مایلند که بر محیط افراد خود تأثیر گذارده و به رقابت با دیگران پرداخته و در مجامع عمومیبیشتر ظاهر میشوند.
کمالگرایی یكی از ویژگیهای شخصیتی میباشد كه میتواند هم سازنده، مفید و مثبت باشد و هم نوروتیك و كژ كنش (بیطرف،1390). نیروی انگیزشی هر فرد به سوی رشد و خود شكوفایی است. همه افراد نیاز دارند كه تواناییهای بالقوه خود را تا بالاترین اندازه ممكن شكوفا كنند و به رشدی فراتر از رشد كنونی خود دست یابند. گرایش طبیعی افراد حركت از مسیر تحقق تواناییهای بالقوه خودش است، هرچند ممكن است در این راه با برخی موانع محیطی و اجتماعی رو به رو شوند. البته رسیدن به كمال و شكوفا ساختن استعدادها و تواناییهای نهفته و بالقوه فرد به خودی خود بسیار ارزشمند است و در این وادی كمالگرایی امری مثبت و پسندیده است ولی آنچه كه به آن اشاره شده است جنبه افراطی یا منفی كمالگرایی است (بیطرف،1390).
با توجه به توضیحات گفته شده در این پژوهش به دنبال یافتن جواب این سوال هستیم آیا بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی و برون گرایی)و سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور رابطه وجود دارد؟
1-3- ضرورتهای انجام پژوهش
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف کلی
تعیین رابطه ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور
1-4-2- اهداف جزیی
تعیین رابطه ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور
تعیین رابطه سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور
تعیین نقش پیش بینی کننده گی کمالگرایی با توجه به ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی) و سلامت روان
1-5- فرضیههای پژوهش
فرضیه اصلی
بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور رابطه وجود دارد.
فرضیههای فرعی
بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی) با کمالگرایی درکارکنان ایران رادیاتور رابطه وجود دارد.
بین سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور رابطه وجود دارد.
ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان میتواند واریانس کمالگرایی را پیش بینی کند.
1-6- متغیرهای پژوهش
متغیر پیش بین: ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان
متغیر ملاک: کمالگرایی
متغیر مزاحم:سبک فرزند پروری فرد- سبک تفکر- باورهای روانشناختی- باورهای مذهبی
شرایط کنترل متغیرهای مزاحم:
1)نمونهها به صورت تصادفی انتخاب شدند.
2)از کارکنان یک شرکت انتخاب شدند.