:
بیان مسأله:
خانواده را مؤسسه یا نهاد اجتماعی معرفی کرده اند که منتج از پیوند زناشویی زن و مرد است. از جمله مظاهر زندگی اجتماعی انسان، وجود تعامل سالم و سازنده میان انسان ها و برقرار بودن عشق به هم نوع و ابراز صمیمیت و همدلی به یکدیگر است، خانواده محل ارضای نیازهای مختلف جسمانی و عقلانی و عاطفی است (Edalati, 2010). در این بین روابط بین زوجین و میزان سازگاری آنها بایکدیگر نقش عمده ای در تامین سلامت روانی اجتماعی آنها و فرزندانشان ایفا می کند (زهراکار، 1390).
از سوی دیگردلبستگی در بزرگسالان به یک پیوند قوی عاطفی میان دو نفر مربوط است که آنها را بر می انگیزدتا به رفتاری که رابطه شان را حفظ می کند متعهد باشند (شیشه بر, 1393).
دلبستگی تقریباً با معنی وابستگی متقابل نزدیک است یعنی یک نوع وابستگی سالم بین طرفین بر قرار می شود که هیچ یک نیاز مند نیست که طرف مقابل را به خود نیازمند کند و احساس نا امنی در آن وجود ندارد در صورتیکه در هم وابستگی رابطه ای بیمارگونه وجود دارد که در آن دو طرف محتاج و نیازمند این نیازمند بودن طرف مقابل هستند و هریک از نیاز دیگری در جهت ارضاء خود بهره می گیرد و
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
هر کدام برای خوشبختی به دنیای خارج از خود متوسل می شوند (شیشه بر, 1393).
نظریه انتخاب اعلام می دارد هر موجود آدمی از5 نیاز اساسی برخوردار است ، نظریـه انتخــاب توضیح می دهد که ما نیـاز های خود را مستقیما ارضا نمی کنیم. آنچـه ما انجام می دهـیم ایـن است که هر کاری را که انجـام می دهیم و باعث می شود احسـاس خیلـی خـوبی کنـیم، حفـظ می نماییم(روس ،2003 ). ما این دانش را در محل خاصی از مغزمان ذخیره می کنیم کـه دنیـای کیفـی نامیـده می شود. انسانها مهم ترین عنصر دنیای کیفی ما و کسانی هستنـد که بیش از همه دوست داریـم با آنها ارتباط داشته باشیم(روس ،2003 ) . واقعیت درمانی امروزی سریعاروی رابطه ناخوشایند یا فقدان رابطه تمرکز می کند که معمولاً علت مشکلات درمانجویان است (کری،2005 ) (قربانعلی پور, 1393). پیترسون ,چانگ وکالینز(1998)فرض کردند که نظریه انتخاب واستفاده از واقعیت درمانی در ایجاد ونگهداری یک خود پنداره مثبت به دانشجویان تایوانی کمک می کند (peterson, 1998).
حال با توجه به افزایش آمار طلاق از یک طرف و مشکلات زوجین همچنین ادعای رویکرد گلاسر مبنی بر افزایش میزان احتمال موفقیت، امیدواری و دیگر جنبه های مثبت ماهیت انسان به صورت مسئولیت پذیری و افزایش میزان کنترل درونی وتاکید بر ارتباط کارآمد تر, همینطور با عنایت به فقدان پژوهش در خصوص اثربخشی واقعیت درمانی بر ناسازگاری زوجین می خواهیم با توجه به این برداشت ها به این سؤال جواب دهیم که: آیا واقعیت درمانی بر هم وابستگی و عدم تمایز یافتگی، در خانواده های ناسازگار اثر دارد؟
ضرورت واهمیت تحقیق :
ازدواج در همة جوامع امری مهم شمرده می شود و داشتن زندگی زناشویی موفق تقریباً برای هر كسی یك هدف عمده و آرمانی به شمار می رود(میرز ، ماداتیل ، و تینگل,2005) (مثقالی, 1393). در ایران از هر هزار ازدواج حدود دویست مورد به طلاق می انجامد (زارعی محمودآبادی, 1392). سازگاری و ناسازگاری زناشویی تمام ابعاد زندگی زوجین و نیز فرزندان آنها را تحت تاثیر قرار می دهد (زهراکار, 1390).
اما در صورتی که سازگاری وجود نداشته باشد، این جنبه های مثبت از بین می روند و باعث مشکلات عدیده ای هم در زمینه ی فردی و هم اجتماعی می شود. با توجه به اینکه مسائل ناشی از ناسازگاری که حتی بسیاری از مواقع به طلاق نیز می انجامد هم فردی و هم اجتماعی است باید با ترکیبی از دیدگاه های جامعه شناختی و روان شناسی به آن پرداخت و عوامل مؤثر بر آن را بررسی کرد و صرف نظر از تمام ازدواج هایی که به طلاق منتهی می شوند، ازدواج های ناموفق زیادی وجود دارند که به دلایل مختلف، زن و شوهرها مایل به جدایی نیستند ( سایت اداره ثبت احوال كشور ، 1390).
اهداف تحقیق:
بررسی میزان اثربخشی فنون واقعیت درمانی در افزایش تمایز یافتگی وکاهش هموابستگی زوجین ناسازگار
اهداف فرعی:
بررسی میزان اثربخشی فنون واقعیت درمانی در افزایش تمایز یافتگی زوجین ناسازگار
بررسی میزان اثربخشی فنون واقعیت درمانی در کاهش هموابستگی زوجین ناسازگار
فرضیات تحقیق:
کاربرد واقعیت درمانی در افزایش تمایز یافتگی و کاهش هموابستگی زوجین ناسازگار موثر است.
فرضیات فرعی:
کاربرد واقعیت درمانی برافزایش تمایز یافتگی زوجین ناسازگار موثر است.