آموزش و پرورش، کلید فتح آینده است و از دیر باز انتظار از آموزش و پرورش آن بوده که انسان های فردا را تربیت کند و نسل امروز را برای زندگی در جامعهی فردا آماده سازد(عبداللهی،1388). ضرورت دارد برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی، معلمان و مسؤلان آموزش و پرورش،برای برخوردار بودن آموزش و پرورش از کیفیت لازم تلاش کنند تا بتوانند دانش و بینش لازم را در کودکان و جوانان برای فعالیت در جامعه فردا پرورش دهند (یادگارزاده،1388).
توجه به کیفیت در آموزش و پرورش با توجه به تغییرات اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ناشی از جهانی شدن در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله کشورهایی آسیایی و بین متخصصان،مدیران و سیاست گذاران آموزشی به صورت یک بحث جدیدی بوده است(جوادی،1388).چنان که بسیاری از کشورهای آسیا،کار طراحی و ایجاد نظام هایی برای پرداختن به کیفیت و تضمین آن را در دهه 90 در دستور کار خود قرار دادهاند؛ برای مثال کشورهایی مالزی،اندونزی،تایلند،فیلیپین و هند در این راه گامهای مثبتی برداشته و تحولات عمدهای را در نظام هایی آموزشی خود موجب شدهاند(بانک جهانی،1998).همین طور،کمسیون اروپا از اعضای خود خواسته تا در دستیابی به ساختارها و رویکردهای جدید به تضمین کیفیت اقدام نمایند(بانک جهانی،1998). ایالات متحده با سابقه طولانی در اعتبارسنجی به مؤسسات آموزشی خود از این ابزار برای تداوم”پاسخگویی به مردم”استفاده کرده و در عین حال،با وضع مقرراتی مانند برابری در آموزش برای دو جنس و گروهای مختلف قومی،تلاش کرده تا در جهت اعتلای کیفیت اقدام کند(محمدی، 1384 ب).
در اسکاتلند با انجام بازرسی از آموزش که از سال 2000 ،قانون آن وضع شده و از طریق ارزشیابی برونی،کارآمدی مقامات محلی در تضمین کیفیت فراهم می شود که این بازرسیها با توجه به شاخصهای مدیریتی در آموزش صورت میگیرد و هدف از آن،قضاوت درباره مدارس با استفاده از ملاکهایی چند است(گزارش استاندارد و کیفیت،2002).
آموزش متوسطه به تبع تحولات پیش آمده در جهان و ضرورت انطباق این آموزش با نیازهای جدید و طرح مسأله “کیفیت در آموزش و پرورش” توسط یونسکو و تأکید این سازمان بر آن،توجه اکثر کشورهای جهان را به خود جلب کرده و کنفرانسهای برگزار شده در “ادیمبورگ اسکاتلند”(2004) نیز شروع مناسبی برای توجه به امر کیفیت آموزش متوسطه در سطح منطقه و جهان بوده و ضرورت توجه به این امر را در بیش از پیش آشکار کرده است(جوادی،1388).
بیان مسأله :
آموزش متوسطه به تبع تحولات پیش آمده در جهان و ضرورت انطباق این آموزش با نیازهای جدید و طرح مسأله “کیفیت در آموزش و پرورش” توسط یونسکو و تأکید این سازمان بر آن،توجه اکثر کشورهای جهان را به خود جلب کرده و کنفرانس های برگزار شده در “ادیمبورگ اسکاتلند”(2004)نیز شروع مناسبی برای توجه به امر کیفیت آموزش متوسطه در سطح منطقه و جهان بوده و ضرورت توجه به این امر را در بیش از پیش آشکار کرده است(جوادی،1388: 7).
فرایند تضمین کیفیت می کوشد موقعیتی فراهم کند که امکان درست انجام دادن کاری در اولین بار بسیار زیاد باشد(جوادی،1388: 9).این نظام مبتنی بر پیش بینی و تدارک از قبل است تا خطاها و اشتباهات موجود تا حد امکان شناسایی و حذف شوند و زمینه های مناسب برای تحقق شاخص های کیفیت فراهم گردد(عبداللهی،1386: 129).
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
الگوی اعتبارسنجی یکی از رویکردهای ارزشیابی آموزشی مبتنی بر نظر متخصصان می باشد. این الگو معروفترین مدل ارزشیابی کیفیت نظامهای آموزشی در جهان است که در آن شاخص های عناصرمختلف نظام آموزشی در دومرحله”ارزشیابی درونی”و”ارزشیابی برونی” تدوین می شود؛ بر این اساس ابتدا “عوامل” نظام های آموزش وپرورش مشخص وسپس “ملاک ها” و “شاخص های” یا (نشانگر) آن تعیین می شود(میرزامحمدی،1385 : 422).این الگو در ایالات متحده سابقه ى یکصد ساله دارد. در هفتصد و شصتمین جلسه ی شوراى عالى آموزش وپرورش موضوع استقرار نظام اعتبارسنجى در آموزش پرورش تصویب شد(یادگارزاده،1388 : 3).این الگو دارای دو کارکرد اصلی می باشد که یکی شامل کنترل کیفیت و دیگری ارتقای تضمین کیفیت می باشد،کارکرد اول شامل یک مکانیسم پالایش در تأیید این که آیا یک مؤسسه آموزشی حداقل الزامات کیفیت را برآورده می سازد و اینکه رویه های کنترل کیفیت در آن زمینه متناسب هستند؛به کار می رود.در مورد کارکرد دوم،تضمین کیفیت اشاره به فرایندهای ارزشیابی یک مؤسسه یا یک برنامه دارد که به یک تجزیه و تحلیل و پیشنهاداتی در ارتباط با کیفیت مؤسسه یا برنامه”راهبردهای ویژه تضمین کیفیت”منجر می شود (میرزامحمدی1385 : 416).
در کشور ما ایران در این زمینه کارهایی از سوی پژوهشگران انجام گرفته از جمله:
همچنین در خارج از کشور پژوهش هایی انجام گرفته در این مورد،شاخص ترین آنها را مطرح می کنیم از جمله:
پژوهش حاضر با مورد بررسی قرار دادن تحقیقات انجام گرفته داخلی و خارجی در این مورد، مهمترین و اساسی ترین عامل ها،ملاک ها و شاخص های اعتبارسنجی(ارزیابی دورنی) را شناسایی و در قالب پرسشنامه ای با طیف پنج درجه ای لیکرت تدوین و توسط کارشناسان صفی و ستادی آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد و متخصصین دانشگاهی اعتباربخشی کرده،سپس ضمن مشخص کردن سطح امتیاز و مطلوبیت هر یک از این عامل ها و ملاک ها و شاخص های ارزیابی کیفیت، اهم پیشنهادات کارشناسان و متخصصین درباره این عامل ها،ملاک ها و شاخص ها را در نظر گرفته و در نهایت به ارائه چارچوبی منظم برای تضمین کیفیت «به شیوه ارزیابی درونی» در آموزش متوسطه پرداخته و همچنین این چارچوب پیشنهادی برای تضمین کیفیت (به شیوه ارزیابی درونی) در آموزش متوسطه کشور را در مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد به طور آزمایشی اجرا کرده،تا وضعیت کیفیت مدارس متوسطه این استان را مشخص دارد.به این امید که اعضاء(مسؤلین،مدیران)را نسبت به وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطوب و بهبود وضعیت کیفیت و برنامه ها ترغیب و تشویق کند.از این جهت می توان گفت این پژوهش میان کارهای انجام گرفته،پژوهشی نو و مورد نیاز باشد.
با ملاحظه مبانی نظری و سابقه پژوهش مذکور،مسئله اساسی پژوهش حاضر این می باشد که عامل ها،ملاک ها و شاخص های اعتبارسنجی(ارزیابی درونی)برای تضمین کیفیت (به شیوه ارزیابی درونی) در مدارس متوسطه کشور کدامند؟و با توجه به به این عامل ها،ملاک ها و شاخص های اعتبارسنجی(ارزیابی درونی) وضعیت کیفیت مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد چگونه می باشد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
الف: اهمیت و ضرورت نظری تحقیق :
1- کمک به توسعه دانش نظری در حوزه تضمین کیفیت و اعتبارسنجی در آموزش و پرورش
2 –کمک به توسعه و شناسایی عاملها،ملاکها و شاخصهای ارزیابی درونی میتواند زمینه مناسبی را برای بسط و گسترش عاملها،ملاکها،شاخصها ارزیابی درونی برای آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد باشد
ب: اهمیت و ضرورت عملی تحقیق :
1- کمک به تطبیق وضعیت کنونی کیفیت مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد با استانداردهای از پیش تعیین شده
2- تامین ملاکی برای سنجش میزان کارایی و اثربخشی مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد
3- تامین ملاکی برای درجهبندی مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد
4- تأمین ملاک و معیاری برای تخصیص منابع مالی،مادی،تسهیلات دولتی و سرمایهگذاریهای خصوصی در آموزش متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد
هدف های پژوهش :
هدف اصلی:
ارائه چارچوب برای تضمین کیفیت (به شیوه ارزیابی درونی)در آموزش متوسطه کشور با استفاده از الگوی اعتبارسنجی و اجرای آن بهطور آزمایش در مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد
اهداف فرعی:
1-شناسایی عاملها اعتبارسنجی (ارزیابی درونی) برای تضمین کیفیت در آموزش متوسطه
2-شناسایی ملاکهای اعتبارسنجی (ارزیابی درونی) برای تضمین کیفیت در آموزش متوسطه
3- شناسایی شاخصهای اعتبارسنجی (ارزیابی درونی) برای تضمین کیفیت در آموزش متوسطه
4- مشخص کردن وضعیت کیفیت مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد بر طبق چارچوب ارائه شده«عاملها،ملاکها و شاخصهای اعتبارسنجی(ارزیابی درونی)»
سؤال های تحقیق :
1- عاملهای اعتبارسنجی(ارزیابی درونی) برای تضمین کیفیت در آموزش متوسطه کدامند؟
2- ملاک های اعتبارسنجی(ارزیابی درونی) برای تضمین کیفیت در آموزش متوسطه کدامند؟
3- شاخصهای اعتبارسنجی (ارزیابی درونی) برای تضمین کیفیت در آموزش متوسطه کدامند؟
4- وضعیت کیفیت مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد بر طبق چارچوب ارائه شده«عامل ها،ملاک ها و شاخص های (اعتبارسنجی) ارزیابی درونی » چگونه می باشد؟
تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای تحقیق:
الف: تعاریف نظری:
تضمین کیفیت: این نظام مبتنی بر پیش بینی و تدارک از قبل است تا خطاها و اشتباهات موجود تا حد امکان شناسایی و حذف شوند و زمینه های مناسب برای تحقق شاخص های کیفیت فراهم گردد و میکوشد موقعیتی فراهم کند که امکان درست انجام دادن کاری در اولین بار بسیار زیاد باشد(عبداللهی،1386).
اعتبارسنجی:فرایندی است که در طی آن برنامه”نظام آموزشی،سازمان،مراکز آموزشی،مدرسه” مورد نظر از طریق ارزیابی درونی درباره وضعیت موجود خود در مقایسه با هدف های مطلوب مورد قضاوت قرار می گیرد؛هدف این ارزیابی آن است که اعضا را نسبت به وضعیت موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب و بهبود وضعیت برنامه ترغیب و تشویق کند(استافل بیم،ترجمه یادگار زاده،1386).
ارزیابی درونی:فرایندی است که در آن اعضای یک نظام به منظور خود درآینه دیدن اقدام به ارزیابی میکنند تا جنبههای قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای خود را دریابند و به اصلاح ضعف ها،تحکیم قوتها،استفاده از فرصتها و رفع تهدیدها و یا تبدیل آنها به فرصت بپردازد.هدف اصلی از این فرایند این است که دست اندرکاران نظام آموزش و پرورش نسبت به هدفهای نظام و مسائلی که در تحقق آنها وجود دارد آگاهی یافته و میزان تحقق و دست یابی به آنها را بسنجند،تا بر اساس آن به اتخاذ یک رویکرد فراکنشی به برنامه ریزی راهبردی و عملیاتی جهت بهبود امور بپردازد(میرزامحمدی،1385).
ملاک:عمده ترین جنبه یا ویژگی هر عامل که می توان به بهترین نحو ممکن وضعیت آن عامل را نمایان سازد(بازرگان،1380).