نویسندگان نخستین نظریه نمایندگی (اسپنس و زکائوسر، 1971) تلاش زیادی برای معرفی الگوی اساسی نظریه نمایندگی کرده اند. نظریه نمایندگی با این فرض آغاز می شود که مردم در راستای منافع شخصی خود فعالیت می کنند و دربرگیرنده این موضوع است که تحت شرایط عادی، اهداف، منافع و خطرات دو طرف (مالک و نماینده) یکسان نیست. این نظریه بیان می کند وقتی که مدیر، صد در صد سهام شرکت را در تملک ندارد، وجود تضادی پنهان بین سهامداران و مدیر، اجتناب ناپذیر است.
موضوع مورد مطالعه در این پژوهش، بررسی ارتباط بین مالکیت نهادی و مدیریت موجودی کالا، با توجه ویژه به نقش برخی از سایر سازوکارهای حاکمیت شرکتی (اندازه و استقلال هیئت مدیره)، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
1-2- بیان مسأله
موجودی کالا یکی از مهم ترین و پیچیده ترین دارایی ها برای مدیریت در سطح شرکت و در سطح اقتصاد کلان است. بسیاری بر این باورند که موجودی کالا نقشی سه گانه در سازمان های جدید دارد: (1) به خلق ارزش کمک می کند؛ (2) ابزاری برای انعطاف پذیری و (3) کنترل است (چیکان
، 2009). ارتباط اساسی مابین استراتژی شرکت و موجودی کالا (هیت و ایرلند، 1985؛ لی، 1992؛ تاماس، 2000)، موجب انجام پژوهش های متعددی به منظور برطرف سازی تردیدها در قبال آن، شده است. نمونه هایی از تردیدها عبارتند از: حجم و ساختار موجودی ها (چیکان، 1996)، محرک های مدیریت موجودی کالای اثربخش (بالدنیوس و ریچلستین، 2005)، معیارهایی که بر خط مشی موجودی کالا اثر می گذارند (بورگنوف، 2008)، خاصیت موجودی کالا (بارکر و سانتوس، 2010) و عوامل تعیین کننده گردش موجودی کالا (گائور و همکاران، 2005؛ کولیاس و همکاران، 2011).
در این رابطه، مطالعات نظری و تجربی به بررسی ارتباط بین موجودی کالا و موضوعات مالی و مدیریتی متفاوتی پرداخته اند. نمونه هایی از این موضوعات عبارتند از: ساختار سرمایه (لوسیانو و پکاتی، 1999)، ریسک گریزی (چن و همکاران، 2007)، نقدشوندگی و محدودیت های مالی (کارپنتر و همکاران، 1998؛ کاربت و همکاران، 1999؛ بوزاکات و ژانگ، 2004)، درک مدیریت (چیکان، 2009)، عملکرد مالی (کانن، 2003)، هزینه های معاملات (گیرلیچ، 2003)، طراحی سازمانی (وریس، 2005)، بازار سهام (لای، 2006؛ تیربو، 2009)، ساختار مالکیت (نیهاس، 1989؛ دیملیس و لیریوتاکی، 2007؛ تریبو، 2007؛ آمیر، 2010) و مسئولیت اجتماعی شرکت (بارکس و همکاران، 2012).
در حقیقت، این نتایج، این موضوع را نادیده گرفته اند که اثربخشی سازوکارهای حاکمیت شرکتی (مانند مالکیت نهادی)، به احتمال فراوان به برخی متغیرهای موثر دیگر وابسته اند و همچنین اینکه تأثیر یک سازوکار میتواند به باقی سازوکارها وابسته باشد. این نتایج نه تنها با ارتباط استنتاج شده بین مالکیت نهادی و سهامداری مدیران (بادالا و همکاران، 1994؛ چن و استینر، 1999؛ کراتچلی و همکاران، 1999؛ جوئر و همکاران، 2006؛ خورشد و همکاران، 2011)، منطبق نیست بلکه ارتباط بین مالکیت نهادی و شاخص های هیئت مدیره (مانند اندازه و ساختار رهبری) (هاس، 2005؛ لی و همکاران، 2006؛ الساید، 2007 و 2010؛ خورشد و همکاران، 2011) را نادیده گرفته است. علاوه بر این، این نتایج این موضوع را نیز نادیده گرفته اند که اثربخشی مالکان نهادی در کشورهای مختلف، متفاوت خواهد بود. این امر به این خاطر
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
است که امکان دارد مالکیت ملی به طرق گوناگونی قدرت را بر شرکت ها اعمال نماید (آگوئلرا، 2005). برای نمونه، ایالات متحده و بریتانیا سیستم قانونی مرسوم خود را دارند و هرکدام به روشی اولویت های حاکمیت شرکتی را مشخص نمودهاند (آگوئلرا، 2005؛ هاس، 2005).
در واقع، فرض اینکه سرمایهگذاران نهادی در فعالیت های نظارتی و کنترلی خود و متعاقباً مدیریت موجودی کالا، همیشه فعال یا منفعل هستند و به این ترتیب، مدلی خطی منظور نماییم، بسیار آرمانگرایانه خواهد بود. بنابراین، بسیار معقولانه به نظر میرسد که ارتباط بین سرمایه گذاران نهادی و مدیریت موجودی کالا، ارتباطی غیرخطی باشد که ممکن است توسط محرکهای گوناگونی، تعدیل گردد.
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
به بیان حساس یگانه (1391)، در اهمیت حاکمیت شرکتی برای موفقیت شرکتها و بهبود رفاه اجتماعی، شکی نیست. این موضوع با توجه به رخدادهای اخیر، اهمیت بیشتری یافته است. فروپاشی شرکتهای بزرگ از قبیل انرون، ورلدکام، آدفی، سیسکو، لیوسنت، گلوبال کروسینگ، سان بیم، تیکو، زیراکس و… که موجب زیان بسیاری از سرمایهگذاران و ذینفعان شد و ناشی از سیستمهای ضعیف حاکمیت شرکتی بود، موجب تأکید بیش از پیش بر ضرورت ارتقاء و اصلاح حاکمیت شرکتی در سطح بینالمللی شده است.
1-4- جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق
پژوهش های زیادی ارتباط موجودی کالا با سایر متغیرها و همچنین ارتباط مالکیت نهادی با سایر متغیرها را مورد بررسی قرار داده اند و تنها پژوهش تریبو (2007)، آمیر (2010) و الساید و وهبا (2013) موضوعی نزدیک به پژوهش حاضر را بررسی کردهاند که همگی آنها در خارج از کشور اجرا شدهاند و ضرورت زیادی برای اجرای این تحقیق در نمونهای از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران احساس میشود.
1-5- اهداف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق، روشن سازی ارتباط بین مالکیت نهادی و مدیریت موجودی کالا با توجه ویژه به نقش تعدیلی اندازه و استقلال هیئت مدیره در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در واقع تلاش می شود تا ابتدا ارتباط خطی، و سپس ارتباط غیرخطی بین آنان بررسی و در صورت وجود، شناسایی گردد.
Spence and Zeckhauser
Jensen and Meckling
Shleifer and Vishny
Gillan and Starks
Chikan
Hitt and Ireland
Li
Tamas
Baldenius and Reichelstein
Borgonovo
Barker and Santos
Gaur
Kolias
Luciano and Peccati
Chen
Carpenter
Corbett
Buzacott and Zhang
Cannon
Girlich
Vries
Lai
Tribo
Niehaus
Dimelis and Lyriotaki
Ameer
Barcos
Bathala
Chen and Steiner
Crutchley
Joher
Khurshed
Huse
Li
Elsayed
Aguilera
Jensen and Meckling