كنفرانس یاد وخاطره برایان سایمون(2002-1915 )برای كمیته برگزار كننده هم یك امتیاز وهم یك چالش به شمار می رفت.سایمون یك متخصص تعلیم وتربیت،یك فعال مدنی،وقایع نگار ویك منتقد بود.حوزه فكری او روان شناسی،آموزش،سیاست ونیز تاریخ را در بر می گرفت.میراث فكری به جا مانده از وی در دو رشته تعلیم وتربیت وتاریخ بود.بنا بر این هر گونه دوباره نگری میراث او،آن گونه كنفرانس وعده آن را داده بود،نه تنها به دوره ی دگرگونی های آموزشی ونقشی كه درآن ایفا كرده بود،معطوف بود بلكه یاد آور تاریخ نگاری كه وی بسیاربه آن خدمت كرده بود نیز می شد.
مراسم بزرگداشت برایان حدودا چند ماه پس از در گذشتش،در ژوئن2002 در دانشگاه لایسستر برگزار شد.شركت كنندگان در آن رویداد،دغدغه های مختلف برایان پیرامون اندیشه ی رادیكال وی واصلاح نظام آموزشی بریتانیا به ویژه مبارزه اش درزمینه ی آموزش جامع متوسطه كه در دهه های پس از جنگ رونق یافت یادآور شدند.آنها همچنین تلاش او را دردانشگاه در زمینه ی ترغیب وتجهیز نسل هایی از معلمان به كشف عظمت كارشان وقابلیت تحول حرفه ی معلمی از طریق باز نگری فرایند واقعی تحصیل یاد آور شدند.علاوه بر احترام به كار معلمی،وی كنجكاوی عمیقی در باره ی تعامل درون كلاسی داشت كه به دنبال انتشار گزارش پلودن(1967)،بر آن شد تابه طرح عظیم پژوهشی موسوم به اوراكل(ORACLE )با روش شناسی پیچیده ی مشاهده ی كلاسی اش دست زند.خدمت برایان به مدارس بریتانیا در اشكال دیگری نظیر تاسیس و سردبیری نشریه فروم كه برای معلمان ووالدین ونیز دانشگاهیان دگر اندیش تریبونی جهت اظهار عقیده به شمار می رفت،وتلاشهایش در زمانی كه مدیر مدرسه ای دركاونتستروپ بود پاس داشته شد.اوج كار وی ابتكار در برنامه ی آموزشی وباز اندیشی ارتباط میان معلمان ودانش آموزان بود.در پایان،اعضای شركت كننده در كنفرانس بزرگداشت برایان،یاد آور شدند كه وی به حمایت والهام بخشی وتشویق نسل جدیدی از دانش آموختگان كارشناسی ارشد در دهه های 1980 و1990 پرداخته است.
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
جنگ دوم جهانی،شروع به فعالیت معلمی برایان را به تعویق انداخت واو تنها در چهل سالگی اش به انتشار كتبی درزمینه ی تاریخچه ی تعلیم وتربیت دست زد. اوبه لطف عمر طولانی اش، روحیات عقیدتی مختلفی راتجربه كرد.از روحیه ی ضدكمونیسم جنگ سرد گرفته تا استیلای نگرش جهانی لیبرالیسم نودر دهه های 1980 و1990. شرایط مختلف،واكنشهای متفاوتی را نسبت به روشنفكران دگر اندیش بر می انگیخت وانقلاب فرهنگی دهه ی1960 كه با انتشار دو جلد اول تاریخ تعلیم وتربیت او همراه بود،باعث شد كه چه در بریتانیا وچه در سطح بین المللی تفسیرها وخط مشی های ماركسیستی بخشی از جریان تاریخ باشد.هابس باون به درستی به این نكته اشاره می كند.بنابراین او می گوید:وقتی در رشته ای مثل تاریخ نگاری كه عمیقا ریشه در سیاست دارد صحبت ازنقد ونقادی به میان می آید،واقع گرایانه نیست كه این دو را از هم جدا كنیم.در میان مورخان همه متفق القول اند كه بحث گذشته متفاوت است اما همه بر این باور نیستند كه تاریخ ماورای سیاست است ویا اینكه مادامی كه مورخان به واقعیت های صحیح دست می یابند نتیجه گیری ها هم منطقی است.واكنشها متفاوت است نسبت به روشنفكری كه در دهه ی1930 به حزب كمونیست در آمد،به خاطر اشتیاقش به تعلیم وتربیت به تحلیل تاریخی روی آورد وتعصب سنتی تاریخ تعلیم وتربیت كه حامی«افعال و واقعیت ها»بود را به دموكراسی تحلیل وتركیب بدل كرد وزندگی خود را وقف علت ناعدالتی اجتماعی در تعلیم وتربیت كرد.اثری كه در اینجا منتشر شده خود گواه كافی بر تعدد واكنش ها می باشد وبه بحثی كه در كنفرانس HES آغازشد دامن می زند.
در پاسخ به فراخوان ما برای مقاله،مقالت عرضه شده طیفی ازدامنه ی نفوذ برایان را در بر می گرفت.انعكاس مستقیم زندگی شخصی وكاری وی شامل تاكید بر فعالیت طولانی برایان علیه لایحه اصلاحات آموزشی 1988 ومتعاقب آن قانون گذاری دولت سوم تاچر(دیوید كروك) وتحلیل پیوند میان تاریخ وجامعه شناسی در نوشته های دانشگاهی وی(كوین برهونی)می شد.كتاب وی موسوم به یك عمر تعلیم وتربیت در زمینه ی شرح حال(گبی واینر)متنی برای مطالعه ی تطبیقی به دست می داد.دسته ای از مقالات در باره ی سیاست گذاری در دولت مركزی ومحلی در دهه های پس از جنگ(جویس گودمن،روی لاو ولیندا كاتیر)لحظاتی را از تاریخ تعلیم وتربیت نشان می دادند كه برایان در آن یك شركت كننده ومنتقد بود.
آثار تاریخی خود سایمون نشان دهنده ی تحول زمانی از دوران اخیر تا اواسط قرن هجدهم بود.مقاله ی جون سایمون این موضوع را تا عصر تئودورها تعقیب می كرد.شمار قابل توجهی از مقالات ارائه شده در كنفرانس به اوایل دوران جدید می پرداختند.مقالاتی نظیر ضد اصلاحات(دیوید هامیلتون) وقرن هجدهم(اولین آریزپ وموراگ استایلز،میشل كوهن،جولیا سوییندلز،روت واتز).در اینجا شیوه ی سخنرانانی كه به بحث پیرامون مسائل ورای منابع وروش شناسی سایمون یعنی تحلیل دقیق متون وروش تدریس وی می پرداختند قابل توجه است.در مباحث مربوط به قرون 19 و20 هم مقالت كنفرانس به مسائل ورای ساختاری كه سایمون را واداشته بود تا موضوعاتی نظیر تجارب كودكی ونیازهای ویژه را موردارزیابی قرار دهد می پرداختند.(كوین مایرز وآنا براون،جان آلیفنت،آنت ریچاردسون).موضوعات قرن بیستم نیز مورخان را قادر ساخته تا با گنجانیدن منابع شفاهی در مقالاتشان،مسائل ورای روش شناختی سایمون را بررسی كنند.گواه بودن معلمان ودانشجویان نیز چشم انداز تجربی را عرضه می كند كه او در معرض تحلیل های اجتماعی وسیاسی قرارمی گیرد(استفانی اسپنسر،فیلیپ گاردنر و پیتر كانینگهام).سایمون مورخان را بر انگیخته بود تا برنامه كاری وروش تدریس را در بافت تاریخی آن در نظر بگیرند ومقالت متعددی به آن چالش واكنش نشان می دادند(جان آلیفنت،پم هرش ومارك مكبث).در روایت طولانی تاریخ تعلیم وتربیت پس از انقلاب صنعتی كه موضوع كتاب چهار جلدی سایمون موسوم به مگنوم اپوس را تشكیل می دهد،آموزش تخصصی وآماده سازی حرفه ای بخشی ازهزاران علائقی است كه از هسته ی اصلی فكر وی پدید می آید(كن فرانكلین،آلستون كنر لی).یك جریان آموزشی ویژه كه سایمون را در دوره های تاریخی ومعاصر به خود جذب كرده بود،پیشرفت گرایی در تمامی اشكال آن بود(برندن والش وسوزانا رایت).
اما مهم تر از همه در بحث پیرامون تعلیم وتربیت وتاریخ آن،دغدغه ی عدالت وتوزیع عادلانه ی فرصتهای آموزشی در میان طبقات اجتماعی توسط سایمون بود(دیوید تامپسون،جان آلیفنت).فقط پس آیند آثار سایمون است كه این موضوع به دسترسی به آموزش براساس جنسیت(میشل كوهن،استفانی اسپنسر) ونژاد(مارگارت كروكو وكالی وایت) تبدیل می شود.