تحقیقات مربوط به مذهب، شخصیت و سلامت روان فراخنایی به اندازه یک قرن دارند. در سالهای اخیر تحقیقات بیشماری در مورد مذهب و سلامت روان انجام شده است. این تحقیقات به طور کلی نشان دادهاند که یک ارتباط مثبت بین مذهب و سلامت روان وجود دارد. به نظر میرسد اعتقادات مذهبی میتوانند اثرات مثبت و یا منفی برسلامت روان داشته باشند و بسته به دیدگاههای مذهبی شخص، رویدادهای مشابه در زندگی افراد میتوانند به شیوهای کاملا متفاوت مد نظر قرار گیرند (شاملو و نجات، 1378).
1-2- بیان مسئله
افزایش تحقیقات در زمینههای گوناگون، از جمله میزان مذهبی بودن، نیاز به مذهب، تأثیر آن بر سلامت جسمی و روانی، مقابله با تنیدگی در سطوح مختلف سنی، مراقبتهای بهداشتی، و سلامت اجتماعی بسیار معنادار است. چاپ مقالات متعدد، انتشار روزافزون نشریههای گوناگون و ایجاد نهادهای رسمی برای بررسیهای علمی دین و دینداری در سراسر دنیا شاهدی بر این مدّعاست. در این بین، برخی دانشمندان معاصر عرصة روانشناسی (از جمله: اسپیلكا[5] و همکاران، 2003؛ آرگیل[6]، 2000؛ گورساچ، 1988؛ پارگامنت[7]، 1992؛ كونیگ و لارسون[8]، 2001) تمام تلاشهای علمی خود را صرف بررسی نهاد دین نمودهاند؛ برای مثال، مجلة بینالمللی روانشناسی دین و مجلة مطالعه تجربی دین، مجلة مذهب و پزشكی، مذهب و سالخوردگی، روان درمانگری در چارچوب مذهب، مذهب و روانشناسی، تجربه دینی، و خدا در ناهشیار. آنچه به اجمال مورد اشاره قرار گرفت، همگی بیانگر اهمیت روز افزون مذهب در زندگی بشر امروزی و تحقیقات دامنهدار روانشناسی در این عرصه هستند. شاید مهمترین دلیل برای این مسئله آن باشد كه با افزایش جهتگیری مذهبی و ایمان مذهبی در افراد، فرایند خود كنترلی در درون فرد نیز ارتقا یافته و مانع از اثربخشی شرایط بیرونی یا جمعیتشناختی و موقعیتهای محیطی میشود. در نتیجه، فرد كمتر دستخوش شرایط نامناسب قرار گرفته و سلامت روان خود را حفظ میكند. بر این اساس، در توجیه این رابطه برخی نظریات قابل توجه وجود دارد:
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
1-3- ضرورت انجام تحقیق
امروزه با وجود پیشرفتهای علمی چشمگیری كه در زمینههای روانپزشكی و رواندرمانی بهوجود آمده است، برخی از صاحبنظران برجسته نیاز به نقش، اهمیت و ضرورت دین در بهداشت روانی و رواندرمانی را مورد تأكید قرار داده، معتقدند كه اعتقادات مذهبی و توكل به خدا، موجب تسكین و بهبودی سریعتر آلام و مشكلات روانی میشود. در قرآن كریم، میخوانیم: «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّكِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَكِیمًا»[11] «اوست آن كس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست و خدا همواره داناى سنجیدهكار است». اولین برداشتی كه صورت میگیرد این است كه بدون ایمان، آرامش روحی و روانی وجود ندارد. یا دستكم میتوان گفت: یكی از عوامل ایجاد آرامش، دارا بودن ایمان به خدا میباشد. به تعبیر علّامه طباطبائی «ظاهراً مراد از سكینت در این آیه آرامش و سكون نفس و اطمینان آن، به عقایدی است كه به آن ایمان آورده و لذا نزول سكینت را این دانسته كه «لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ» تا ایمانی بر ایمان سابق آنها بیفزایند. پس معنای آیه این است كه: پروردگار عالم، ثبات و اطمینان را لازمة مرتبهای از مراتب روح دانسته و در قلب مؤمن جای داد تا ایمانی كه قبل از نزول سكینت وجود داشته بیشتر و كاملتر شود.» (مجلسی، 1380، ج 13، ص 1086). اعمال مذهبی، ارزش مثبتی در ایجاد معنی در زندگی دارند؛ اعمالی از قبیل توكل به خداوند، زیارت و غیره میتوانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرشهای مثبت، موجب آرامش درونی فرد شوند. باور به اینكه خدایی هست كه موقعیتها را كنترل میكند و ناظر بر اعمال عبادتكنندههاست، تا حد زیادی اضطراب مرتبط با موقعیت را كاهش میدهد. بهطوری كه اغلب افراد مؤمن ارتباط خود را با خداوند، مانند ارتباط با یك دوست بسیار صمیمی توصیف میكنند و معتقدند كه میتوان از طریق اتكا و توسل به خداوند، تأثیر موقعیتهای غیرقابل كنترل را بهگونهای كنترل نمود. به همین دلیل، گفته میشود مذهب میتواند به شیوة فعالی در فرایند مقابله مؤثر باشد. بهطور كلی مقابله مذهبی، متكی بر باورها و فعالیتهای مذهبی است و از این طریق، در كنترل استرسهای هیجانی و ناراحتیهای جسمی به افراد كمك میكند. داشتن معنا و هدف در زندگی، احساس تعلق به منبعی والا، امیدواری به كمك و یاری خداوند در شرایط مشكلزای زندگی، برخورداری از حمایتهای اجتماعی و روحانی همگی از جمله منابعی هستند كه افراد مذهبی با برخورداری از آنها میتوانند در برخورد با حوادث فشارزای زندگی، آسیب كمتری را متحمل شوند. مذهب میتواند در تمامی امور، نقش مؤثری در استرسزایی داشته باشد و در ارزیابی موقعیت، ارزیابی شناختی فرد، فعالیتهای مقابله و منابع حمایتی موجب كاهش گرفتاری روانی شود. بر این اساس، امروزه چنین تصور میشود كه بین مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتی وجود دارد و اخیراً نیز روانشناسی مذهب، حمایتهای تجربی زیادی را در راستای این زمینه فراهم آورده است (اسدی، 1391). با توجه به مطالعات متعددی که در زمینه مذهب و سلامت و بهداشت روان انجام شده است، اما به دلیل تناقض در مطالعات انجام شده و نتایج متفاوتی که در این مطالعات حاصل شده است، تا رسیدن به یک رابطه منطقی و مستدل و علمی راه طولانی باقی مانده است، چرا که مذهب دارای ابعاد گوناگونی است و سلامت روان نیز از پیچیدگیهای بسیاری برخوردار است. یکی از مباحثی که تاکنون در ارتباط با سلامت روان مورد توجه قرار نگرفته است، مسأله انس با قرآن و ارتباط آن با سلامت روان است که خلأ چنین مطالعهای در پژوهشهای مذهب و سلامت روان به چشم میخورد، بنابراین پژوهش حاضر برای پر کردن این خلأ اقدام به بررسی رابطه انس با قرآن با سلامت روان بیماران بستری در بیمارستانهای شهر ساری پرداخته شده است.
1-4- اهداف تحقیق
الف- هدف کلی تحقیق
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی رابطه انس با قرآن با سلامت روان بیماران بستری در بیمارستانهای شهر ساری بود.
ب- اهداف فرعی
- بررسی رابطه بین انس با قرآن و سلامت روان بیماران بستری در بیمارستانهای شهر ساری
- بررسی رابطه بین نگرش به قرآن و سلامت روان بیماران بستری در بیمارستانهای شهر ساری
- بررسی رابطه بین انس با قرآن و ابعاد چهار گانه سلامت روان (نشانگان جسمانی، اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) بیماران بستری در بیمارستانهای شهر ساری
- بررسی رابطه بین نگرش به قرآن و ابعاد چهار گانه سلامت روان (نشانگان جسمانی، اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) بیماران بستری در بیمارستانهای شهر ساری
1-5- فرضیات تحقیق
- بین انس با قرآن و سلامت روان بیماران بستری در بیمارستانهای شهر ساری رابطه معنیدار وجود دارد.
- بین نگرش به قرآن و سلامت روان بیماران بستری در بیمارستانهای شهر ساری رابطه معنیدار وجود دارد.
- بین انس با قرآن و ابعاد چهار گانه سلامت روان (نشانگان جسمانی، اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) بیماران بستری در بیمارستانهای شهر ساری رابطه معنیدار وجود دارد.