هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای است. در راستای تحقق این هدف، رابطه بین کمالگرایی مثبت و خستگی ورزشی؛ رابطه بین کمالگرایی منفی و خستگی ورزشی؛ رابطه بین کمالگرایی مثبت و فرسودگی ورزشی؛ رابطه بین کمالگرایی منفی و فرسودگی ورزشی؛ رابطه بین بیشتمرینی ادراکشده و خستگی ورزشی؛ و رابطه بین بیشتمرینی ادارکشده و فرسودگی ورزشی؛ در ورزشکاران حرفهای مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای بررسی شد. روش: جامعه پژوهشی، ورزشکاران حرفهای کشور، و نمونه پژوهشی شامل 200 نفر از ورزشکاران حرفهای (83 زن، 116 مرد و یک نفر بدون پاسخ) در رشتههای مختلف ورزشی، با میانگین سنی 33/21 بود که از پاییز سال 1388 تا بهار سال 1389 مشغول فعالیت بودند. ابزار پژوهش عبارت از مقیاس کمالگرایی رقابتی، پرسشنامه فرسودگی ورزشکار، مقیاس خستگی ورزشی و پرسشنامه بیشتمرینی بود که ضمن تشریح اهداف پژوهش، از آنها خواسته شد پرسشنامه را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخصها و روشهای آماری شامل جدول فراوانی، ترسیم نمودار، نما، میانگین، انحراف معیار، واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، و الگوی تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که بین کمالگرایی مثبت و خستگی ورزشی؛ و همچنین بین کمالگرایی مثبت و فرسودگی ورزشی در ورزشکاران حرفهای رابطه منفی معنادار وجود دارد. بین کمالگرایی منفی و خستگی ورزشی؛ و همچنین بین کمالگرایی منفی و فرسودگی ورزشی در ورزشکاران حرفهای رابطه مثبت معنادار وجود دارد. رابطه مثبت معناداری نیز بین بیشتمرینی ادراکشده و خستگی ورزشی، و بین بیش تمرینی ادراکشده و فرسودگی ورزشی در ورزشکاران حرفهای وجود دارد. همچنین نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای تأیید شد.
واژههای کلیدی: کمالگرایی، خستگی ورزشی، فرسودگی ورزشی، بیشتمرینی، روانشناسی ورزشی
فصل اول:
کلیات پژوهش
1-1- بیان مسئله
خستگی یکی از علایم فرسودگی نیز هست و از همین جا بین خستگی و فرسودگی پیوندی مستحکم برقرار میشود. فرسودگی حالتی از خستگی جسمی، روانی و هیجانی است، و تأثیر منفی روی سرزندگی، هدفمندی، خودانگاره، و نگرش نسبت به زندگی دارد (شافلی، ماسلاچ و ماراک، 1993).
کمالگرایی در حوزه روانشناسی ورزش اهمیت ویژهای دارد و بسیاری از روانشناسان کمالگرایی مثبت را شاخصه ورزشکاران برجسته دانستهاند (بشارت، 1383الف). چنانچه در یافتههای پژوهشی مشاهده میشود (هاج و همکاران، 2008)، همانطور که ذکر شد، کمالگرایی با آسیبهای ورزشی از جمله خستگی و فرسودگی ورزشی رابطه دارد. یکی از مسائل این پژوهش، بررسی رابطه کمالگرایی مثبت و منفی با خستگی و فرسودگی ورزشی در نمونهای از ورزشکاران حرفهای است. متغیر دیگری که رابطه آن با خستگی و فرسودگی ورزشی بررسی خواهدشد، بیشتمرینی است. بیشتمرینی عبارت است از: تراکم فشار تمرینی و/یا غیرتمرینی که منجر به افت طولانی مدت ظرفیت
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
عملکردی همراه با یا بدون علامتها و نشانههای روانشناختی و فیزیولوژیکی ناسازگاری که در آن بازگشت ظرفیت عملکرد ممکن است هفتهها یا ماهها به طول انجامد (کریدر، فری و اتول، 1998). سندرم بیشتمرینی در بین ورزشکاران متعدد، مانند بازیکنان بسکتبال، بوکسورها، اسکیتبازان سرعتی و شناگران مشاهده شدهاست. نشانههای مهم آن بیعلاقگی عمومی، خواب مختل شده، بیاشتهایی، تحریکپذیری و افزایش آسیبپذیری نسبت به جراحت ها هستند (برنالدودیکوایروس و جیلابرادور ، 2008؛ به نقل از بشارت و حسینی، 1388).
بیشتمرینی ارتباط واضحی با خستگی و فرسودگی ورزشی دارد. خستگی پیرامونییا خستگی مرکزی، ممکن است در نتیجه بیشتمرینی به وجود آیند (لمن، فوستر و کهاول، 1993).
یکی از عوامل شخصیتی که در بهوجودآمدن بیشتمرینی مؤثر است، کمالگرایی است (لمن و همکاران، 1997). بررسی این رابطه در این پژوهش از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا این فرصت را فراهم میسازد تا علاوه بر رابطه این دو متغیر با هم، به طور همزمان رابطه آنها را با خستگی و فرسودگی ورزشی مطالعه کنیم. بررسی این چهار متغیر به طور همزمان، میتواند نقشهای مستقل و تعاملی کمالگرایی و بیشتمرینی بر خستگی و فرسودگی ورزشی را که در پژوهش حاضر جنبه اکتشافی دارد، مشخص کند. با توجه به همه مطالب مذکور، مسأله مورد پژوهش این است که آیا بین کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای رابطه وجود دارد؟ نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی چگونه است؟
1-2- اهمیت و ضرورت پژوهش
1-2-1- اهمیت و ضرورت نظری پژوهش
ورزش در جامعه امروز ما از لحاظ حرفهای، تجاری، سیاسی، و فرهنگی در سطوح ملی و بینالمللی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. به تناسب، آسیبهای ورزشی هم از اهمیت پژوهشی زیادی برخورداند. در اهمیت بررسی علمی خستگی همین بس که در یک سوم از موارد، هیچ علتی برای آن شناسایی نشدهاست و لذا نیازمند تحقیقات وسیعی در این زمینه هستیم (روزنتال و همکاران، 2008). در مورد فرسودگی نیز برخی از پژوهشها که انجام شدهاست، در کشورهای مختلف به نتایج متفاوتی نائل آمدهاند و این ضرورت پژوهش در این زمینه را آشکار میکند (کوستلیوس، 2001). با وجود اهمیت بیشتمرینی، متغیرهایی که فرایندهای زیربنایی که آن را توضیح میدهند، بهخوبی شناخته نشدهاند و هنوز سازهای به خوبی شناختهشده نیست، و در نتیجه نیاز به بررسی بیشتری دارد. در مورد کمالگرایی نیز با مروری بر ادبیات تحقیق ملاحظه میشود که پژوهشهای بسیار کمی در مورد کمالگرایی در حوزه روانشناسی ورزشی انجام شدهاست. محدودیتهای یافتههای موجود نیز، ضرورت انجام پژوهشهای مربوط به کمالگرایی در ورزش را بیشتر نمایان میسازد (بشارت، 1383الف). در ضمن موضوع این پژوهش، مسئلهای کاملاً جدید است که تاکنون عین این موضوع مورد مطالعه قرار نگرفتهاست و تنها برخی پژوهشگران خارجی تحقیقاتی مرتبط با متغیرهای این تحقیق انجام دادهاند، و در داخل کشور این متغیرها از مبانی علمی و نظری و پژوهشهای بسیار اندکی برخوردار هستند. بنابراین انجام تحقیق حاضر به شناخت بیشتر متغیرهای مذکور کمک میکند.
1-2-2- اهمیت و ضرورت کاربردی پژوهش
1-3- اهداف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای است.
همچنین اهداف فرعی این پژوهش عبارتند از:
1-3-1- شناسایی رابطه کمالگرایی و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای
1-3-2- شناسایی رابطه کمالگرایی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای
1-3-3- شناسایی رابطهبیشتمرینی ادراک شده و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای
1-3-4- شناسایی رابطه بیشتمرینی ادراک شده و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای
1-4- فرضیهها و سؤالهای پژوهش
فرضیه اول- بین کمالگرایی مثبت و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای، رابطه منفی وجود دارد.
فرضیه دوم- بین کمالگرایی منفی و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای، رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه سوم- بین کمالگرایی مثبت و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای، رابطه منفی وجود دارد.
فرضیه چهارم- بین کمالگرایی منفی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای، رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه پنجم- بین بیشتمرینی ادراکشده و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای، رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه ششم- بین بیشتمرینی ادارکشده و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای، رابطه مثبت وجود دارد.
پرسش اول- آیا بیشتمرینی ادراکشده در رابطه بین کمالگرایی و خستگی ورزشی ورزشکاران حرفهای، نقش تعدیلکننده دارد؟
پرسش دوم- آیا بیشتمرینی ادراکشده در رابطه بین کمالگرایی و فرسودگی ورزشی ورزشکاران حرفهای، نقش تعدیل کننده دارد؟
در این پژوهش به این دلیل هم سؤال مطرح شده است و هم فرضیه که در مورد مطالبی که قبلاً هم پژوهش انجام شده بود، فرضیه مطرح شد، و در مورد مطالبی که قبلاً هیچ پژوهشی انجام نشده بود، به دلیل عدم آگاهی لازم در مورد بیش تمرینی، سؤال مطرح شده است.
1-5- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش
1-5-1- کمالگرایی
شدهاست. کمالگرایی مثبت/بهنجار وقتی وجود دارد که فرد از تلاش برای عالیبودن خشنود است و محدودیتهای فردی خود را درک و قبول میکند. کمالگرایی منفی/ روانرنجورانه وقتی وجود دارد که فرد انتظارات غیرواقعبینانهای دارد و هرگز از عملکرد خود راضی نمیشود (فلت و هویت، 2002).