بررسی متون اسلامی نشان میدهد، در چارچوب حقوق اقتصاد اسلامی، برای خرید و فروش، اجاره، جعاله و سایر معاملات، قوانین و مقرّراتی تنظیم شده است؛ قوانینی مانند: حرمت ربا، حرمت غش، لزوم معین بودن ثمن و مثمن در بیع، رعایت شرایط عمومی طرفین معامله، رعایت انصاف، تراضی طرفین در خرید و فروش و انواع قراردادها. گفتنی است که بازار، برحسب رعایت و عدم رعایت این قوانین و مقرّرات، به بازار اسلامی نزدیک میشود یا از آن فاصله می گیرد. در کنار این قوانین برخی آموزههای اسلامی نظیر: پرهیز از دروغ گویی و کتمان اطلاعات، بیان عیب کالا و … نیز وجود دارد که همهاین امور، باعث افزایش شفافیت بازار و کاهش عدم تقارن اطلاعات در آن میشود.
در این فصل ابتدا شرح و بیان مساله تحقیق و در ادامه اهمیت و ارزش تحقیق، و پس از آن سؤالات و اهداف تحقیق، به طور مختصر شرح داده میشود.
- شرح و بیان مسأله
از آنجا که اطلاعات، کالایی عمومی است و در صورت ارائه، همگان از آن استفاده میکنند، تجار و بخش خصوصی انگیزهای برای افشای اطلاعات ندارند. این امر سبب میشود که بازار با نقصان اطلاعات روبهرو شود و سرانجام، انتخاب نامطلوب و مخاطرات اخلاقی ناشی از این امر باعث کاهش کارایی و در برخی موارد شکلگیری بازار انحصاری میگردد.
پدیده عدم تقارن اطلاعات در بازار واقعیتی است که توسط تئوری سنتی نئوکلاسیکها لحاظ نمیگردد، اساس ایده کارکرد دست نامرئی، در بازار رقابت کامل، این است که عاملان بازار دارای اطلاعات یکسانی درباره مشخصات کالای مورد معامله هستند. اما هنگامی که این فرض نقض میشود، منافع بالقوه، در مبادله و در سایه اطلاعات اضافی ظاهر میشوند و این امر، بهیک موضوع اساسی و قابل بحث تبدیل میشود.
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
بنابراین برخی از احکام و آداب تجارت در اسلام که به مسأله اطلاعات در بازار مربوط است میتواند عدم تقارن اطلاعات در بازار را تحت تاثیر قرار دهد. از این رو در پژوهش حاضر محقق بر آن است تا آموزههای اسلامی که میتواند عدم تقارن اطلاعات در بازار را کاهش دهد، استخراج نموده و با دریافت نظر خبرگان مجموعهای معتبر از آموزههای اسلامی موثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار ارائه دهد.
- اهمیت و ارزش پژوهش
این ضرورت زمانی بیشتر میشود که غیرواقعی بودن فرضهای بازار رقابت، باعث پیدایش موضوع عدم تقارن اطلاعات در بازار شده و کارایی بازار را زیر سؤال برده است. بعضی از اقتصاددانان معتقدند که عدم تقارن اطلاعات ناشی از عدم کفایت سیستم قیمتها برای ارائه اطلاعات کامل است. بر اساس تحقیق گروسمن، سیستم قیمتها مقداری عدم تعادل داشته و تمامی اطلاعات را منعکس نمی کند (استیگلیتز، 2002، ص 480).
بنابراین عدم تقارن اطلاعات موجب تردید درباره تعادل بازار میشود، چون فرض تعادل، بیانگر این است که افراد در هر لحظه از زمان از سلایق، میزان موجودی انبار و قیمت بازار اطلاع دارند درحالی که اقتصاددانان اذعان دارند که بیشتر بازارها در شرایط رقابتِ ناقص به سر می برند و تعادل والراس، مبنی بر وجود اطلاعات کامل در بازار خیال پردازانه است.
امروزه، مدلهای با اطلاعات ناقص، ابزاری ضروری در جعبه ابزار پژوهشگران اقتصادی بهشمارمیرود و کاربردهای فراوانی، از بازارهای سنتی کشاورزی کشورهای درحال توسعه گرفته تا بازارهای مدرن مالی اقتصادهای توسعهیافته، دارند. پایههای این تئوری در دهه 1970 توسط جرج آکرلوف، مایکل اسپنس و جوزف استیگلیتز بنا نهاده شد. در دهه 1980 مقالات زیادی در زمینهی اقتصاد اطلاعات منتشر شد و اکنون نیز بهیکی از شاخههای علم اقتصاد تبدیل شده است. امروزه پذیرفته شده که بدون ورود عدم تقارن اطلاعات در مدلها، تحلیل اقتصادی، ناقص است (میرجلیلی،1388، ص150). استیگلیتز تأکید میکند که تئوری بازار رقابت کامل بر فضایی کاملاً شفاف بنا شده، ولی جهان خارج و واقعیت از نقص اطلاعات رنج میبرد. یکسان نبودن اطلاعات، افزون بر فرار مالیاتی، موجب نابسامانیهایی در بازارهای مختلف، از جمله پیامد منفی بر بازار کالاهای دست دوم، بازار بیمه و بازار کار و…شده و سبب انتخاب نامساعد، مخاطرات اخلاقی و متضرر شدن کارگران خوب شده، در نتیجه، کارایی بازار را کاهش میدهد.
مطالعات اخیر در زمینه اقتصاد اطلاعات نشان داده اند که، چارهای جز پذیرش عدم تقارن اطلاعات در بازار نیست. اما آنچه جای بحث دارد این است که از طریق چه سازوکارهایی میتوان عدم تقارن اطلاعات در بازار را کاهش داد.
شواهد تاریخی نشان میدهد که با گذر زمان و بهکارگیری مبانی اسلامی در بازار، بازاری در تمدن اسلامی شکل گرفت که از نظر فیزیکی مغازهها و محلهای کسب قبلهیکدیگر و روبهروی هم بودند، مغازهها کاملا باز و بازارها حرفهای و تعداد خریداران و فروشندگان بسیار بودند، یعنی در کنار احکام و شرایط مربوط به مبادلات در بازار اسلامی، ساختار فیزیکی حاکم بر بازار و چینش آن بهگونهای بوده که ثمرهاش شفافیت است (رجایی،1389، ص93-118).
- اهداف پژوهش
- شناسایی آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار کالا
- اولویت بندی آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار کالا
- سوالات پژوهش
- آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار کالا کدام اند؟
- اولویت هر یک از آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار کالا چیست؟
- قلمرو پژوهش
پژوهش حاضر در حوزه آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات صورت گرفته است و منابع مرتبط با این موضوع جهت استخراج مدل مورد استفاده قرار گرفت و نظر متخصصین مربوط بهاین حوزه نیز جهت تایید مدل دریافت گردید.
[1] Compelet information
[2] Asymmetry Information
[3] Incompelet Information
[4] Hayek
[5] Stiglitz