“
صبر، واژهای است عربی که در لغت به معنای شکیبایی و خودداری است. این کلمه، بیانکننده حالتی است از پایداری و خودداری از هر گونه عمل نسنجیدهای در مقابل سختیها، فشارها، مشکلات، مصیبتها و نوعی پایداری درونی است برای کنترل واکنشهای تند عصبی(تمری،۱۳۸۹).
همچنین صبر به امساک در تنگنا معنا شده است(صفورایی پاریزی،۱۳۸۹).
در اصطلاح علمای اخلاق، صبر عبارت است از ثبات و آرامش نفس در سختیها، بلایا، مصایب و پایداری و مقاومت در برابر آن ها، به گونه ای که از گشادگی خاطر و شادی و آرامشی که پیش از آن حوادث داشت بیرون نرود وزبان خود را از شکایت و اعضای خود را از حرکات ناهنجار نگاه دارد (صفورایی پاریزی،۱۳۸۹).
راغب (۱۳۶۲، به نقل از خوشحال دستجردی،۱۳۸۳) صبر را به وادار نمودن خود به آنچه عقل و دین اقتضا می کند و بازداشتن خود از آنچه عقل و دین نهی می کند، معنا کردهاست.
ملااحمد نراقی(۱۳۷۶) در معراج سعادۀ چنین میگوید: «مطلق صبر، عبارت است از مقاومت کردن نفس با هوا و هوس خود و ثبات قوه عاقله، که باعث دین است در مقابل قوه شهویه که باعث هوا و هوس است، زیرا پیوسته میان این دو جنگ و نزاع، قائم و حرب و جدال، واقع است.»
صبر، یک حالت و ملکهی نفسانی و درونی است که باعث می شود انسان در مواجهه با مشکلات و گرفتاریها و اموری که مورد علاقه و پسندش نیست، جزع و بیتابی نکند و همچنین شکایت پیش مخلوقات خداوند ننماید (ایمانی،۱۳۸۸).
لازم به یادآوری است که منظور از صبر در دیدگاه اسلام، تحمل عجزآمیز نیست (حسینثابت، ۱۳۸۷). در حقیقت برخلاف آنچه عوام میپندارند صبر به معنای به انتظار قضا و قدر الهی نشستن، بیحرکتی و تلاش نکردن نیست؛ بلکه بیشتر به معنای مقاومت و ایستادگی در برابر هر آن چیزی است که بر انسان از بلایا و مصایب ناگوار آید. افراد صبور کسانی نیستند که در برابر ظلم ظالم، فزونطلبی و تلخی و ناگواری مصیبتها تسلیم شوند، بلکه کسانی هستند که توان تحمل سختیها و مشکلات را دارند، بر خود مسلط هستند و از تعادل خارج نمیشوند. اینان هنگام بروز یک مشکل، به خوبی میاندیشند و بهموقع و بهاندازه اقدام میکنند. پس نه صبر به معنای سکون و سکوت است و نه هر سکون و سکوتی نشانه بردباری است (همان منبع ).
در سایر منابع اسلامی نیز به مفهوم صبر اشاره شده است. امام محمد غزالی(۱۳۵۱) در کتاب احیاء علوم دین میگوید: «صبر عبارت است از پایداری و ثبات لشگری در برابر لشگری دیگر که به علت تضاد بین خواسته ها و تمایلاتشان با یکدیگر به درگیری و جنگ پرداختهاند. به عبارت دیگر صبر پایداری انگیزه دین در برابر انگیزه شهوت است، چنانچه انگیزه دینی در انسان ثابت و راسخ شود و بر انگیزه شهوت غلبه نماید وبطور مستمر با خواسته های شهوانی مبارزه کند؛ چنین انسانی در زمره صابرین خداوند را یاری میدهد».
حضرت علی (ع) در توضیح چگونگی صبر، چهار وجه و علت برای آن برمیشمرد: «صبر چهار شعبه دارد: شوق، ترس، زهد و انتظار. هرکس شوق بهشت داشته باشد، از هوا و هوس دست میکشد و هرکس از آتش بترسد، از حرامها خود را نگه میدارد و هرکس به دنیا بیاعتنا باشد، گرفتاریها را به چیزی نگیرد و هرکه منتظر مرگ باشد، در کارهای خیر بکوشد» (شریف رضی،۱۳۸۷).
صبر دارای دو جنبه سلبی و ایجابی است. جنبه سلبی یا بازدارندهی صبر، شامل مفهوم کنترل و مهار است که از به هدر رفتن انرژیهای روانی فرد جلوگیری می کند. جنبه ایجابی هدایتگرانه صبر، شامل مفهوم جهت دادن و تقویت جنبه های همگراست که منجر به اهتمام در امر واحدی می شود (حسین ثابت،۱۳۸۷).
غباری بناب(۱۳۷۹) نیز با توجه به گستردگی و کاربرد صبر در روان آدمی این تعریف را پیشنهاد می کند: « صبر یکی از روشهای خودتنظیمی است که موجب اعتدال روان آدمی میگردد. منظور از خودتنظیمی قدرت استفاده از راهبردهایی است که در مقابل محرکهای درونی (ازقبیل افکار و حالاتی مثل غضب و خشم) و یا محرکهای محیطی(مانند رویارویی با حوادث ناگوار، ناکامیها یا خوشیهای افراطی) انسان را از عدول از تعادل بازمیدارد.»
نکتهی مهم در مورد صبر اینکه میتوان صبر را امری آموختنی دانست. در قرآن کریم و روایات معصومین برای صبر، نتایج و آثاری همچون سلامت جسمانی، پیروزی در دنیا، تبدیل مصائب به لطف خدا، استجابت دعا و وارد شدن به بهشت بیان شده است (ایزدی طامه،۱۳۸۷). همین آثار می توانند به عنوان تقویتکننده عمل کنند و باعث ایجاد صبر و تحمل در انسان و افزایش احتمال بروز آن در رفتارهای وی گردند. اگر انسان در پیشامدهای ناگوار صبر کند و از رفتارهای نامطلوب مانند بیتابی بپرهیزد و مقاومت نشان دهد، رفتهرفته او به سختی عادت می کند و تحمل او در برابر سختیها افزایش مییابد (غباری بناب،۱۳۷۹). این امر به وضوح مفهوم صبر را از قالب یک صفت انتسابی شخصیتی خارج می کند و امکان آموزش آن را به عنوان یک مهارت زندگی اجتماعی از طریق اصول حاکم بر نظریه یادگیری مطرح می کند.
۲-۱-۵-۲- انواع صبر
برای صبر، انواعی ذکر شده است که در اینجا مهمترین آن ها را ذکر مینماییم. پیامبر گرامی اسلام در روایتی درباره صبر میفرمایند: صبر بر سه قسم است: صبر در مصیبت، صبر بر طاعت و صبر از گناه ( کلینی،۱۳۶۳).
صبر بر مصیبت: یعنی پایداری در برابر حوادث تلخ و ناگوار و عدم برخورد انفعالی و ترک بیتابی. این نوع صبر، حفظ خود و استقامت و غلبه بر مشکلات بیرونی است که از طریق مقاومت در برابر مشکلات و استمرار در مقابله با آن به دست می آید. درغیر اینصورت، انسان در برخورد با دشواریها دچار تشویش، ناامیدی، بی تفاوتی و کاهش عزت نفس می شود؛ زیرا اگر انسان به سمت تقدیرگرایی پیش برود و خود را در حل مشکلات، مؤثر نداند، دست از تلاش برمیدارد. انسان در صورتی می تواند در برابر سختیها مقاومت کند که نگاه خود به سختیها را تغییر دهد و سختی را معادل بدی نداند، بلکه شکست را مقدمهی پیروزی خود در نظر بگیرد. سختیها اگر با صبر توأم باشد، نردبان ترقی است و موجب پختگی انسان می شود. سختیها و دشواریها و مصائب زندگی، جزء اجتنابناپذیر زندگی و از سنتهای پروردگار میباشد؛ چراکه خداوند متعال میفرماید:« و قطعاً همه شما را با چیزی از ترس و گرسنگی، زیان مالی و جانی و آفات زراعت آزمایش میکنیم و صابران را بشارت و مژده بده » (بقره، ۱۵۵).
منظور از بلاء، بلاهای عمومی است که دلها را به وحشت می اندازد، شکمها را گرسنه میسازد، دارایی ها را بر باد میدهد و جانها را به خطر مرگ میافکند، محصولات را آفت میزند. با این وجود خداوند میفرماید: «بشیء من . . .» یعنی «اندکی از»، گویا اشاره به این است که اگر بلا بیشتر و بزرگتر باشد، تاب و توان تحمل آن را نخواهید داشت. پس این از نهایت لطف و رحمت خداوند است که به شما تخفیف داده و بیش از این شما را به زحمت و مشقت نمیاندازد. خداوند میخواهد با این تأکیدها، ضرورت صبر را بیان نماید( حسین ثابت،۱۳۸۷).
“