از بدو پیدایش انسان تاکنون این موجود دو پا تلاش در شناخت خود و دیگران داشته است(عابدی،1386). اما در عین حال عدهی کمیاز مردم را میبینیم که از وضع خود کاملأ راضی باشندبیشتر افراد معتقدند که از ویژگیهای مرموزی که برای موفقیت اجتماعی لازم است برخوردار نیستند در بین ویژگیهای مطلوب صفتی که آن را معمولأ شخصیت مینامند.
در نظر روانشناسان معنای فراتر از صفت جذابیت میباشد که ما را وادار میکند در مورد دارنده آن بگوییم که فردی با شخصیت است (با توجه به نظر محقق)شخصیت یک فرد از تمام صفات او تشکیل یافته است و به منظور الگوی نسبتأ پایدار صفات و گرایشهایی که تا اندازه ای به رفتار افراد دوام میبخشد(شولتز و شولتز،به نقل از محمدی1389). یکی از پیچیدگیهای انسان که سبب تمایز وی از موجودات دیگر میشود فرایند فکر و تفکر انتقادی و اندیشمندانهی اوست. که تفکر انتقادی را شامل تجزیه و تحلیل و ارزشیابی و استباط دانستهاندتعبیر و تفسیر تبیین و خودتنظیمیاز جمله مولفههای محوری تفکر انتقادی قلمداد میشود یکی از تواناییهای فکری ارزنده ای که برای تفکر انتقادی لحاظ میشود آن است که شنیدهها خواندهها اندیشهها و اعتقادهای مختلفی را که در زندگی با آنها رو به رو میشوند ارزشیابی کنند و دربارهی آنها تصمیم منطقی بگیرد (سیف،1387). و به طور کلی شایستگی اجتماعی توانایی مراقبت از خود،یاری رساندن و مراقبت از دیگران است(ابوالقاسمی،جمالویی،نریمانی،زاهدبابلان،1390). رابین روز-کران سور (1992)شایستگی اجتماعی را توانایی رسیدن هدفهای فردی در تعامل اجتماعی همزمان با حفظ روایط مثبت با دیگران در همه ی زمانها و موقعیتها میدانند.
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
در ظرف 50 سال گذشته پژوهشهایی در این زمینه که ابتدا توسط فیسک (1949)آغاز شد و سپس از طریق پژوهشگران دیگری چون نورمن(1967)اسمیت(1967)کلبرگ(1981)و مک کری و کوستا(1987)انجام گرفته که پنج بعد از ردههای گسترده خصیصههای شخصیت را تشکیل میدهند که شامل:برون گرایی،خوشایندی(مقبولیت)،وظیفه شناسی،تهییج پذیری و آزاداندیشی میباشد.
با توجه به تحقیقاتی که توسط عماری،جاویدی،نصیری(1394)مبنی بر اینکه بین ویژگیهای شخصیتی با تفکر انتقادی در دانش آموزان میتوان ارتباطی مثبت یافت و همینطور تحقیقات مک کری و کوستا(1992)و دنو و همکاران(1998) چنگ و فورنهایم(2005)و لو و هو(2005)انجام دادند میتوان به این نتیجه دست یافت ارتباطی نزدیک بین متغیرهای پژوهش حاضر وجود دارد.
۱-۱- بیان مسئله
شخصیت یعنی «مجموعهای از رفتار وشیوههای تفکر شخص در زندگی روزمره که با ویژگیهای بیهمتا بودن، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش بینی» مشخص میشود.شخصیت یک فرد از تمام صفات او تشکیل شده است و به منظور الگوی نسبتأ پایدار صفات و گرایشها و یا ویژگیهایی که تا اندازهای به رفتار دوام میبخشد(شولتز و شولتزبه نقل از محمدی،1389).
با تحلیل لغوی این واژه میتوان چنین برداشت کرد که مقصود از شخصیت جنبهی ظاهری و آشکار شدهی فرد است که قابل رویت برای افراد جامعه است هر چند چنین برداشتی نادرست نیست اما بیانگر همهی واقعیت نیز نمیباشد اما در عین حال تا حدودی از دوامو ثبات برخوردار هستند شخص با دارا بودن چنین ویژگیهای منحصر به فرد و بادوامی است که در موقعیتهای مختلف واکنشهای متفاوتی را از خود نشان میدهد.نظریههای شخصیت طی دوران شکلگیری خود مانند هر پدیده دیگری تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گرفتهاند و نظریههای متعددی نیز شکل گرفتهاند.آگاهی از ویژگیهای شخصیتی، برای مقابله موثر با مشکلات زندگی مفید و سودمند است.از آنجائی که ویژگیهای شخصیتی عمیقاً با نحوه ادراک و تفسیر فرد از جهان و واکنش او به رویدادها مرتبط است، طبیعی است که برخی ویژگیهای شخصیتی از ویژگیهای دیگر انعطافپذیرتراست.یکی از متغیرهایی که در ارتباط مستقیم با ویژگیهای شخصیت میباشد، متغیر تفکر انتقادی است.از این رو متغیر بعدی که قرار است رابطه آن را با صلاحیت اجتماعی و ویژگیهای شخصیت در این تحقیق بررسی کنیم، تفکر انتقادی است.
در اینجا لازم است که به تعریفی از تفکر انتقادی که توسط انیس(1985)بیان شده،اشاره کنیم.
تفکر انتقادی،تفکری است مستدل و تیزبینانه درباره اینکه چه چیزی را باور کنیم و چه اعمالی را انجام دهیم.وولفک(1995)در باب تفکر انتقادی چنین میگوید که ارزیابی تصمیمات از راه وارسی منطقی و منظم و شواهد راه حلها را تفکر انتقادی گویند. درباره مهارتهای تشکیل دهنده تفکر انتقادی نظرات متفاوتی وجود دارد اما انیس (1987)که یکی از صاحب نظران و پژوهشگران در زمینه تفکر انتقادی است عناصر یا مهارتهای تشکیل دهندهی تفکر انتقادی را اینگونه بیان میکند جستجوی یک بیان روشن از موضوع یا سوال جستجوی دلایل کوشش برای کسب اطلاعات جامع استفاده و ذکر منابع معتبر در نظر گرفتن موقعیت کلی و نکته اصلی ازدیاد نبودن مساله اصلی مورد علاقه،جستجوی شقوق مختلف،انعطاف پذیر بودن و تعصبی بودن اتخاذ موضع کردن،تا حد امکان دقیق بودن با هر یک از اجزای موقعیت کلی به طور منظم برخورد نمودن(اعجازی،1386).از این رو یکی از موقعیتهایی که ارتباط تنگاتنگ با تفکر انتقادی دارد، صلاحیت اجتماعی است.صلاحیت یا کفایت اجتماعی شامل کارکردهایی است که برای مقابله با فشارهای زندگی و مسائل گوناگونی که انسانها با آنها مواجهاند لازم است.صلاحیت اجتماعی به توانایی مقابله موثر با نیازها و چالشهای روزمره اشاره دارد.به عبارت دیگر، صلاحیت اجتماعی به منزله موفقیت منطبق با تحول فرد، در قلمروهایی مانند موفقیت تحصیلی، مقبولیت در بین دوستان، موفقیت ورزشی، انتخاب یک حرفه، ازدواج، به دست آوردن شغل و به طور کلی، موفقیت در زندگی دانستهاند(علیق،1387).
با توجه به مطالب فوق میتوان بیان کرد که عمده ترین سوال پژوهش حاضر این است که:
سهم ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی در پیش بینی صلاحیت اجتماعی به چه میزان است؟