جوامع همواره در پی نظم و ترتیب دادن به امور خود بودهاند. در این مسیر بزهکاران همواره دشمنانی علیه نظم و امنیت تلقی شدهاند که بایستی مورد مجازات قرار میگرفتند. بعد از تشکیل دولتهای مختلف در عرصهی بینالمللی ، روابط میان کشورها وارد مرحلهی جدیدی شد. در روابط بین دولتها و در عرصهی بینالمللی نیز برقراری نظم و امنیت و رسیدن به صلح و عدالت به همان اندازهی روابط بین افراد در یک کشور دارای اهمیت است. بنابراین دولتها به منظور برقراری نظم وامنیت در عرصهی بینالمللی و داخلی ناگزیر از همکاری با یکدیگر جهت مبارزه با جنایتکاران بودهاند. از اواخر سدهی نوزدهم میلادی، دولتها به منظور دستیابی به بزهکارانی که با روشهای گوناگون از چنگال عدالت میگریختند و به سرزمین کشورهای دیگر پناه میبردند، به تدریج سازوکارهایی فراهم آوردند تا با مساعدت یکدیگر راههای فرار از کیفر را به روی بزهکاران ببندند. دولتها در نخستین گام با انعقاد معاهدات دوجانبه و گذر از فراز و نشیبهایی که حمایت از حقوق فردی و ملاحظات حاکمیت ملی ایجاب میکرد، به تدریج پذیرفتند که عبور بزهکاران از سرزمین دیگر کشورها نباید به منزلهی گذرنامهی بیکیفری آنان قلمداد گردد.(اردبیلی، 1386، 13)
در قرن بیستم ارتباطات مردمی و پدیدهی جهانی شدن شتاب بیشتری گرفت ، در نتیجهی گسترش این روابط ، جرایم و جنایاتی که در این دوران به وقوع میپیوست ،اثرات ویرانگر بیشتری نسبت جرایم سدههای قبل داشت. در نتیجه با همان سازوکارهای پیشین مقدور نبود
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
که به مبارزه با بیکیفری مرتکبان جنایات جدید اقدام نمود و سازوکارهای نوینی برای مبارزه با بیکیفری لازم بود.
1.بیان مسأله
فکر تأسیس یک دادگاه دایمی کیفری بینالمللی که صلاحیت رسیدگی به جرایم بین المللی را داشته باشد، از آغاز قرن بیستم و به ویژه بعد از پایان جنگ جهانی دوم وجود داشته است. در این راستا تلاشهای متعددی در زمانهای مختلف توسط اعضای اجتماع بینالمللی به عمل آمده است. برای نمونه می توان به تشکیل دادگاههای نورنبرگ و توکیو، دادگاههای بینالمللی کیفری برای یوگسلاوی سابق و روآندا و همچنین دادگاههای کیفری مختلط اشاره کرد. در نهایت اساسنامه ی دیوان بین المللی کیفری در 17 ژوئیهی 1998 از سوی نشست نمایندگان تام الاختیار ملل متحد در شهر رم مورد پذیرش قرار گرفت و در سال 2002 لازم الاجرا شد.
یکی از مهم ترین اهداف دیوان بینالمللی کیفری محاکمه و مجازات جنایتکاران بین المللی و محو بی کیفری است. در واقع هدف و شعار اصلی دیوان بینالمللی کیفری مبارزه با بیکیفری است.بیکیفری به معنی داشتن مصونیت در مقابل مجازات است. در بند3 دیباچهی اساسنامهی دیوان بینالمللی کیفری مقررشده است که«با تأکید براینکه فجیعترین جنایاتی که موجب نگرانی جامعهی بینالمللی میشوند، بی مجازات نمانند.» این امر حاکی از اهمیت مبارزه با بیکیفری برای دیوان است. در واقع دادگاه نماد این خواست بینالمللی است که دیگر شدیدترین جنایاتی که موجب نگرانی اجتماع بینالمللی میشوند، بی کیفر باقی نماند و تعقیب این جرایم به شیوه ای منصفانه ومستقل مورد رسیدگی قرار گیرد.
حال سوال اساسی این است که دیوان بینالمللی کیفری چگونه و با توسل به چه ابزار یا سازوکارهایی میتواند به این هدف مهم- خاتمه دادن به بیکیفری- نایل شود؟ در این نوشتار نگارنده به بررسی نقش دیوان در مبارزه با بیکیفری و همچنین سازوکارهای مطلوب دیوان در این خصوص می پردازد.
ضرورت انجام تحقیق
درک این واقعیت که دیوان بینالمللی کیفری ،که نهادی دایمی برای رسیدگی به جرایم مندرج در اساسنامهی رم است،چگونه می تواند اهداف خود را تحقق بخشد.از آنجا که مجازات جرایم ارتکابی در پیشگیری از ارتکاب جرایم در آینده مؤثر است،دیوان با پیش بینی سازوکارهایی در اساسنامهی خود سعی در محو جرایم موجب نگرانی بینالمللی دارد.
4.سؤالهای تحقیق
1 – آیا مجازات جنایات پیشبینی شده در مادهی 5 اساسنامهی دیوان بینالمللی کیفری میتواند در مبارزه با بیکیفری مؤثر باشد؟
2 – آیا دیوان بینالمللی کیفری برای مبارزه با بیکیفری سازوکارهای لازم را در اختیار دارد؟
5.فرضیههای تحقیق
1 – مجازات مرتکبان جنایات تحت صلاحیت دیوان میتواند در مبارزه با بیکیفری موثر باشد.
2 – اساسنامهی دیوان بینالمللی کیفری سازوکارهای لازم برای مبارزه با بیکیفری را مقرر نموده است.
6.هدفها وکاربرد های مورد انتظار از انجام تحقیق
7.روش انجام تحقیق:
در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات مربوطه از منابع کتابخانهای،اسناد بینالمللی و سایتهای اینترنتی مرتبط استفاده شده است.
8.ساماندهی طرح تحقیق: