:
رسانهها ابزاری بسیار مؤثر در مبارزه با جرم و جنایت هستند و به مثابه چشم جامعه میتوانند مراجع کیفری را از مقدمات جرائم آگاه کنند تا جرم در همان مرحله شکل گیری در نطفه خفه شود. رسانهها قابلیتهای خوبی در این زمینه دارند و میتوانند موقعیتهای انتخاب جرم به ویژه در جرائم اقتصادی که مبارزه با آنها سخت است را افشا کنند و این اقدامات خود کمک زیادی به افرایش امنیت اجتماعی میکند. همکاری رسانه و افکار عمومی موجب آگاهی رسانی در جهت افشای جرائم می شود. تقویت بعد ارعاب عمومی مجازاتها از دیگر کارکردهای رسـانه در پیشگیری از وقوع جرم است، رسانهها باید جنبه ترسانندگی مجازات را برجسته کنند تـا همه بفهمند شخصی که مرتکب جرمی میشود به سزای عملش خواهد رسـید. بحـث دیگر ایجاد قبح اجتماعی و حساسیت در جامعه است، در برخی جوامع بعضی از جرائم قبحی ندارند. برای مثال فرار از مالیات در یک کشور نوعی زرنگی به شمار میآید و حتی جرائمی مانند قاچاق در برخی کشورها قبح چندانی ندارد، رسانهها در ایجاد این قبح اجتماعی وحساسسازی جامعـه و افزایش امنیت اجتماعی به این طریق نقش به سزایی دارند. معمولاً بخش اخبار جنایی و رخدادهای پلیسی پربینندهترین قسمت رسانه و به طور خاص تلویزیون هستند. مردمی که جویای امنیت ذهنی و واقعی هستند با چشم و گوشهای کنجکاو این اخبار را رصد میکنند. این اخبار میتوانند در روند تصمیم گیریهای شهروندان مؤثر باشد و در تحقق امنیت اجتماعی نقش مطلوب و سازندهای ایفا کنند.
از سوی دیگر رسانهها برای پلیس از اهمیت ویژهای برخوردارند و میتوانند در برقراری امنیت در حال و آینده بسیار مؤثر باشند. رسانهها می توانند با دستیابی به افکار عمومی به صورت مصاحبه با آحاد مردم در طول شبانه روز و انتقال این اطلاعات به پلیس، حوادث و رویدادهای امنیتی آینده را تبیین کنند تا پلیس با آینده پژوهی به عمل پیشگیرانه دست بزندو قبل از وقوع هرگونه حادثه از وقع جرم پیشگیری نماید. رسانه ها میتوانند با آموزش مردم و ارائه هشدارها و توصیههای پلیسی به شکل هنرمندانه و ظریف توان مردم در مقابله با شیوه و شگردهای مجرمانه را افزایش دهند و از وقوع جرایم پیشگیری کنند.
از آنجا که آگاهی رسانی وسایل ارتباط جمعی از طریق جامعه پذیری و اجتماعی کردن مجدد بزرگسالان بسیار مؤثر است و از ابزارهای ویژه در اصلاح رفتار و ترغیب و متقاعد سازی شهروندان اثرگذار است، می توانند در مسائلی نظیر تصادفات و کاهش خسارات و تلفات ناشی از آن بسیار مؤثر باشند. دست اندرکاران ترافیک مهمترین عامل تصادفات و حوادث رانندگی را عامل انسانی میشمارند و رسانهها میتوانند برعامل انسانی باورها و رفتار او اثرگذار باشند. در قانون اساسی ما پیشگیری از وقوع جرم در واقع یک وظیفه ملی است، بند دوم از اصل سوم مقرر کرده است که دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور خود، همه امکانات خود را برای بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر به کار برد، به این ترتیب رسانهها نقش محوری و کلیدی را در پیشگیری از وقوع جرم دارند.
یکی از ابعاد آگاهی رسانی وسایل ارتباط جمعی موضوع آگاهی رسانی حقوقی است و اینکه افراد را در تربیت کودکان و نوجوانان در حوزه
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
پیشگیریهای فرهنگی هوشیار کنند و آموزشهایی که لازم است خانوادهها در اجرای صحیح اصول تربیتی داشته باشد. رسانهها شبانهروز در اختیار مردم هستند و آخرین اطلاعات را منعکس میکنند، اگر در حوزه پیشگیری از وقوع جرم به موقع اقدام کنند و مثلاً آگاهسازی شود که یک جرم با یک روش جدید در حال ارتکاب در جامعه است، به طبع مردم هوشیار میشوند تا بلافاصله نسبت به این نوع روشها خنثیسازی را به عمل میآورند. رسانهها میتوانند با معرفی افرادی که در معرض خطر بزهکاری هستند، حساسیت جامعه را نسبت به حمایت از آنها افزایش دهند و آخرین شگردهای مجرمان را در ارتکاب جرم برملا کنند. بنابراین لازم است رسانهها به هر شکلی عواقبی را که بزهکاری دارد و ناخوشایند است، در جامعه منعکس کنند و در نتیجه این اقدام خیلی از بزهکاران بالقوهای را که انگیزه ارتکاب جرم در آینده دارند، به واسطه اینکه این عواقب برای آنها ضرر دارد، از وقوع بزه در آینده منصرف کنند. در پژوهش پیش رو محقق در نظر داشته که بررسی نماید شبکه جهانبین استان چهار محال و بختیاری میتواند بر وقوع یا پیشگیری از جرم تاثیر داشته باشد یا خیر؟ از این رو ابتدا در فصل نخست کلیات این موضوع را بررسی کرده و در ادامه در فصل دوم مبانی نظری موضوع را مورد تحلیل و بررسی قرار داده تا اینکه در فصل سوم و چهارم روش تحقیق و تحلیل داده ها خواهیم پرداخت آنگاه در خاتمه در فصل پنجم به نتیجه گیری و پیشنهادات خواهیم پرداخت.
1-2-بیان مساله:
رسانه های مانند تلویزیون و ماهواره جهان را تسخیر کرده است و آرام آرام فرهنگ جوامع مختلف بشری را می بلعد و فرهنگ مطابق با خواسته ها و سلایق و علایق خود را جایگزین آن میکند .گاه خشم و غضب می آفریند و گاه آرام بخش و تسکین دهنده می باشد. امروزه نه تنها در برخی از کشورهای صنعتی و رشد یافته بلکه در اکثریت قریب به اتفاق کشورها خشونت و هرزه نگاری دایما در رسانه ها پخش و نگرانی والدین و مربیان و دست اندرکاران و مسولان را برانگیخته است .نه تنها ارتکاب به جرایم خشن و جنسی در رسانه هادر معرض نمایش قرار میگیردبلکه شبیه سازیاین اعمال در بازیهای ویدئویی و رایانه ای نیز وجود دارد و از آنجا که حجم قابل توجهی از جمعیت کشورها در سنین کودکی و نوجوانی بسر میبرند و بخش قابل توجهی را صرف تماشای تلویزیون یا استفاده از رسانه میکنند از این رو میزان تاثیرگذاری و القای این نوعرفتارها بر روی جوانان و نوجوانان و کودکان یک مسئله پر اهمیت هست. رسانه ها از یک سو توانایی تشدید احساس نا امنی، ترویج بزهکاری و تشویق افراد مستعد ارتکاب جرم را دارند و از سوی دیگر، با ایفای نقش اطلاع رسانی مسئولانه و ترویج الگوهای سالم زندگی میتوانند در کاهش وقوع جرم و تامین احساس امنیت موثر باشند. دیدگاه دیگر معتقد است که رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری با انعکاس اخبار و رویدادهای جنایی قبح و زشتی رفتارهای مجرمانه را در جامعه از بین می برند و وقوع جرم را امری عادی و طبیعی نشان می دهند و زمینه سقوط بعضی ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را فراهم میسازد. به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان رسانه های جمعی نقش موثری در تحریک و و آموزش افرادی که آمادگی ارتکاب جرم را دارند ایفا میکنند از طرف دیگر رسانه ها مضامینی را در جامعه ارائه میدهند بی آنکه زمینه ها و بسترهای لازم برای درک آن مضامین در جامعه فراهم باشد. بنابراین رسانه ها به علت داشتن نقش آموزشی می توانند شهروندان را در زمینه پیشگیری از جرم که از طریق رسانه ها به سهولت صورت می گیرد و از طرف دیگر نهادهای عدالت کیفری به ویژه پلیس با کمک رسانه هاست که میتوانند مشارکت و همکاری شهروندان را در پیشگیری از جرم و بزهکاری جلب کنند یا تصویری مثبت از عملکرد نهادهای پیشگیری کننده از جرم در افکار عمومی جامعه ایجاد کنند. در این پژوهش نویسنده در نظر داشته تا با بررسی ابعاد مختلف این موضوع ضمن تبیین وظایف رسانهها و شبکه جهانبین استان چهارمحال و بختیاری به نقش آن در پیشگیری از جرایم و وقوع جرم بپردازد.
1-3- سوال های تحقیق:
1-3-1-پرسش اصلی:
1.برنامه های شبکه جهان بین شهرکرد چه تاثیراتی در وقوع یا پیشگیری از وقوع جرم در استان چهارمحال و بختیاری دارند ؟
1-3-2-سوالات فرعی:
2- با توجه به تعداد بینندگان و سرعت بالای انتشار پیام رسانه ای در شبکه جهان بین چگونه میتوان از ارائه مضامینی که موجب تحریک مخاطبان این شبکه به بزهکاری میشود جلوگیری کرد.؟
3-کدام گروه از برنامه های شبکه جهان بین در فرهنگ سازی و پیشگیری از وقوع جرم در استان چ و ب نقش موثرتری دارند.
4-تاثیر برنامه های شبکه جهان بین بر روی کدامیک از گروه مخاطبین بیشتر است و آیا این تاثیر در جهت فرهنگ سازی بوده یا باعث ایجاد تمایل و علاقه به بزهکاری و جرم در استان چ و ب می باشد.
5- آیا پخش اخبار مربوط به دستگیری و مجازات مجرمین در شبکه جهان بین میتواند در پیشگیری از وقوع جرم در استان موثر باشد؟
1-4- فرضیه های تحقیق:
الف : فرضیه اصلی
1-عدم انطباق مضامین برخی از برنامه های شبکه جهان بین شامل فیلم ها و سریال های خارجی با وضعیت اقتصادی،اجتماعی، مخاطبین این شبکه محلی موجب بوجود آمدن ترس و اظطراب، بلوغ زودرس، میشود که می توان با حل این مشکل در پیشگیری از جرم موفق بود.
ب: فرضیه فرعی
2_ساخت و پخش برنامه در قالب برنامه های خانواده می تواند در فرهنگ سازی نقش موثری داشته باشد و با آموزش راههای زندگی برتر و انتقال مفاهیم دینی، مذهبی، زمینه های لازم در خصوص جلوگیری از گرایش فرزندان و اعضای خانواده به بزه و جرم را فراهم آورد.
3_در برنامه های اجتماعی شبکه جهان بین بیشترین هدف ایجاد محیط شاد و مفرح و جذاب بوده که بتواند در جذب مخاطب عام تلاش کرده و به عدم جذب مخاطب توسط رسانه های غربی جلوگیری کند.
4_سریال ها و تله فیلم ها که در شبکه جهان بین تولید میشود با رویکرد اجتماعی و بومی محلی بوده که جنبه آموزشی این سریال ها بیشتر اجتماعی بوده که توانسته تا حد زیادی به جلوگیری از وقوع جرم موفق باشد.
5_بخش های مختلف خبری با پخش اخبارمربوط به دستگیری و مجازات مجرمین می تواند نقش بسزایی در جلوگیری از وقوع جرم داشته باشد.
1-5-اهداف تحقیق:
1- بررسی و تبیین عدم انطباق مضامین برخی از برنامه های شبکه جهان بین شامل فیلم ها و سریال های خارجی با وضعیت اقتصادی،اجتماعی، مخاطبین این شبکه محلی؛
2_تحلیل و ارزیابی ساخت و پخش برنامه در قالب برنامه های خانواده با آموزش راههای زندگی برتر و انتقال مفاهیم دینی، مذهبی، زمینه های لازم در خصوص جلوگیری از گرایش فرزندان و اعضای خانواده به بزه و جرم؛