اعتیاد یک بیماری جسمی ، روانی ، اجتماعی ومعنوی است (گلانتر،2006). یکی از مشکلات اساسی در جامعه است ؛ مشکلی که میلیون ها زندگی را ویران و سرمایه های کلان ملی را صرف هزینه مبارزه ، درمان و آسیب های ناشی از آن میکند. روزانه شمار زیادی از افراد به مصرف مواد روی می آورند و دچار پیامدهای جسمانی ، روانی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن می شوند.کشور ما نیز بنا به برخی دلایل فرهنگی ، باورهای اشتباه وموقعیت جغرافیایی خاص ، وضعیت مناسبی برای روی آوردن جوانان به اعتیا دارد(خلعتبری وبازرگانیان، 1390). اعتیاد مصرف تکراری مواد است بصورتی که باعث شکست در کار ، تحصیل ، نقش های خانوادگی یا موقعیت های حساس مثل رانندگی با اتومبیل می شود یا مشکلات قانونی مرتبط به مصرف مواد ایجاد می کند (فونتین، 2007).از تبعات اعتیاد افت تحصیلی فرزندان، افزایش آمار طلاق و خشونت خانوادگی است (وست، 2006).مصرف مواد نه فقط سلامت فرد ، بلکه سلامت خانواده و جامعه را نیز به مخاطره می اندازد و موجب انحطاط روانی و اخلاقی فرد می شود (پرویزی، احمدی ونیکبخت نصرآبادی، 1383). در زمینه وابستگی به مواد ، عوامل گوناگون روان شناختی ، اجتماعی، خانوادگی و زیست شناختی درگیر هستند(کولدر و استرود، 2009؛ فرانکویس، اوریاکومب و تیگنول، 2000). پدیده اعتیاد به مواد مخدر مسئله ای جهانی است که همه کشورها به نوعی با آن درگیرند و هریک با توجه به زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود راه حل هایی را برای برخورد با این معضل برمی گزینند (آقابخشی، صدیقی، اسکندری، 1388). اعتیاد به مواد مخدر از مسائل ومعضلات اجتماعی عصر حاضر خصوصا در کشورهایی مانند ایران با شرایط اجتماعی جوان و شرایط جغرافیایی خاص خود می باشد. فرد معتاد به علت اینکه پا را فراتر از هنجارها و ارزشهای اجتماعی گذاشته، منحرف تلقی می شود. وی بیماری است که معلول شرایط اجتماعی و فرهنگی واقتصادی است و منحرفی است که مسیر انحرافی اش او را به دیگر انحرافات سوق میدهد. اعتیاد بحرانی اجتماعی برای ایران است که اگر به آن رسیدگی نشود، انواع واقسام انحرافات، بیماریها ومشکلات اجتماعی را در آینده ای نزدیک به دنبال خواهد داشت (مظفر، ذکریایی و ثابتی، 1388).
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
وجود استرس و فشارهای اجتماعی ، سلامت روانی انسان را به خطر می اندازد و او را به سمت اختلالات روانی و انجام رفتارهای پرخطرمانند سوء مصرف موادمخدر سوق می د هد . بنابراین در صورتی که فرد راه صحیح مقابله با استرس را نیاموخته باشد و بعبارت دیگر مهارتهای مقابله با استرس را نیاموزد،دچارمشکلات جدی تر خواهد شد . انتخاب راههای مقابله ای مناسب در برابر فشارهای روانی می تواند از تاثیر این فشارها بر سلامت جسمی و روانی فرد بکاهد (رحیمی ،1389).
1-2 بیان مسئله
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش
1-4 اهداف پژوهش
1-4-1 هدف اصلی
- هدف اصلی این پژوهش میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر استرس و سبکهای مقابله ای در افراد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیادِ شهرستان کرمانشاه در سال 1394 است.
1-4-2 اهداف فرعی
- تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر میزان استرس افراد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیادِ شهرستان کرمانشاه.
- تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سبکهای مقابله ای(راهبرد مسله محور، راهبرد هیجان محور) در افراد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیادِ شهرستان کرمانشاه.
1-5 فرضیه های پژوهش
- آموزشِ مهارتهای زندگی بر کاهش استرسِ افراد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیادِ شهرستان کرمانشاه موثر است.
- آموزشِ مهارتهای زندگی بر سبکهای مقابلهایِ (افزایش راهبردِ مسله محور و کاهش راهبردِ هیجان محور) افراد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیادِ شهرستان کرمانشاه تاثیر دارد.