حقوق مالکیت فکری از جمله رشتههای نوپا و کمسابقه در کشور ماست که تلاش حقوقدانان و دانشجویانی که قصد دارند اهتمام خود را به طور ویژه در این وادی مصروف دارند، موجب بالندگی نسبی آن در سالهای اخیر شده است؛ لکن همانطور که اساتید فن و صاحبنظران اذعان کردهاند، این شاخه از حقوق تا رسیدن به جایگاه شایسته و نائل شدن به مرتبهای که هماکنون درکشورهای توسعهیافته به آن میدهند، راهی طولانی در پیش دارد.
در کشورهای توسعهیافته که بهدلیل رواج و فراوانی محصولات فکری در علوم مختلف، عموماً خاستگاه حقوق مالکیت فکری به شمار میروند، تألیفات و تحقیقات فراوانی در حوزههای گوناگون این رشته انجام شده است؛ از جمله مقالات و کتبی در زمینههای مالکیت فکری و حقوق رقابت، مالکیت فکری و توسعه، مالکیت فکری و کنترل اطلاعات، مالکیت فکری و اخلاق، مالکیت فکری و نرمافزارهای متن باز، مالکیت فکری و حقوق بینالملل خصوصی، مالکیت فکری برای دانشمندان و مهندسان، مالکیت فکری و امنیت غذایی، مالکیت فکری و کشاورزی بر پایه بیوتکنولوژی، مالکیت فکری و حقوق بشر و نیز تألیفاتی در زمینههای تخصصی حقوق مالکیت صنعتی از جمله طرحهای صنعتی؛ اما در کشورهای در حال توسعه، به رغم اهمیت فراوان این شاخه از حقوق، متأسفانه آثاری که قابل مقایسه با نمونههای غربی باشد یافت نمیشود. البته نباید از زحمات اساتید و دانشجویان این رشته در سالهای اخیر غافل ماند و کوششهای صورت گرفته در این وادی را دست کم گرفت؛ چرا که مؤلفان و محققان این رشته، با درک اهمیت آن و نیز دریافتن عقب افتادگی حقوق کنونی ما در شعبههای نوین مانند مالکیت فکری، آستین همت را بالا زده و کتب و مقالات قابل توجهی را نوشته یا ترجمه کردهاند.
1-2- بیان مسأله
از طرفی، اهمیت ویژه حقوق کودکان و رعایت مصالح آنان، مسألهای نیست که نیازمند تأکید باشد. حقوقدانان، جامعهشناسان، روانشناسان، کارشناسان مذهبی و تمام کسانی که در حوزههای اجتماعی، پرورشی و تربیتی فعالیت میکنند بر این عقیده هستند که رعایت حقوق و مصالح کودک، از جمله مهمترین اولویتها برای داشتن خانواده و جامعهای سالم است؛ چرا که کودکان به لحاظ آسیبپذیری زیاد، نیازمند مراقبتهایی هستند که اغلب افراد بزرگسال به آن احتیاج ندارند. این موضوع به وضوح در اسناد بینالمللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک (1989) مورد تصریح قرار گرفته است.
برخی از صاحبنظران معتقدند که امروزه در تمام نقاط جهان در مسائل فرهنگی، موضوع کودکان مهمترین موضوع است و به همین دلیل، قوانینی که در مورد کودکان اعمال میشود، باید بسیار دقیقتر و روشمندتر از سایر قوانین باشد.
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
اگر دههها و حتی سالها پیش، اکثر اوقات کودکان به سرگرمی و غرق شدن در عیش کودکانه در کوی و برزن و انجام بازیهای سنتی میگذشت، اما امروزه آن بازیهای سنتی که به دلیل گره خوردن با برخی آداب و رسوم کهن بومی جنبه آموزنده نیز داشتند، جای خود را به بازیهای رایانهای مدرن عمدتاً وارداتی و فیلمها و تصاویر و انیمیشنهای رنگارنگ دادهاند که گاهی حتی با هدف تخریب اخلاق و تربیت کودک توسط کشورهای استعمارگر وارد کشورهای جهان سوم میشوند.
مسأله تربیت و رشد فکری کودک از مطالبی است که در آموزههای دین مبین اسلام نیز اهمیت ویژهای دارد. تربیت به معنای پرورش انسانهایی کامل بر پایه آموزههای وحیانی دارای اهمیت فراوانی است. بنابراین برای دستیابی به جامعهای که زمینههای رشد و تکامل فردی و اجتماعی را فراهم میآورد، بهرهگیری از روشهای تربیتی قرآن بسیار مفید است. در یک جمله میتوان گفت که هدف اصلی بعثت پیامبران نیز تربیت انسانهاست. از سوی دیگر، چون کودکان آینده جامعه بشری را تشکیل میدهند و چون تربیت و هدایت در دوران کودکی تأثیر بسزایی در آینده فرد دارد و در واقع آینده او را میسازد، لذا قرآن کریم به مسأله تربیت کودکان توجه خاصی مبذول داشته و از همان کودکی برای هدایت انسانها برنامه دارد.
مسأله دیگری که وجود دارد و البته تا کنون نیز بیشتر مورد توجه نویسندگان و پژوهشگران بوده است، مسأله سلامت جسمانی و منافع مادی کودک است. همانطور که میدانیم، کودکان از هر نظر نیازمند مراقبت و حمایت هستند؛ همانگونه که اگر به سلامت روانی و تربیت و رشد فکری آنها اهمیت داده نشود، پیامدهای خوشایندی برای خانواده و جامعه به بار نخواهد آمد، در صورت عدم توجه به سلامت جسمانی کودکان و عدم حمایت آنان در برابر مخاطرات تهدیدآمیز پیرامونی، از جمله اعمال حقوقی که دارای حق انحصاری ناشی از مالکیت فکری هستند نیز نمیتواند دارای دورنمای روشنی برای کودکان و خانوادهها باشد.
چنانکه پیشتر آمد، ثبت دستاوردهای ذهنی یا بهرهبرداری از حقوق انحصاری ناشی از مالکیت فکری، همچنان که گاه با منافع عموم جامعه در تعارض قرار میگیرد، به طور خاص نیز ممکن است با حقوق کودکان مغایر باشد. همانطور که میدانیم، کودکان وجود آسیبپذیر و روح بسیار حساسی دارند که همین مسأله، حمایت ویژه از حقوق آنان را در موقعیتهای مختلف ایجاب میکند. این امر در اسناد و اعلامیههای بینالمللی مورد توجه قرار گرفته است. بند (2) ماده (25) اعلامیه جهانی حقوق بشر، کودکان را مستحق برخورداری از مراقبتها و کمکهای ویژه میداند. همینطور در دیباچه کنوانسیون حقوق کودک میخوانیم: «با در نظر داشتن اینکه در اعلامیه حقوق کودک ژنو مصوب 1924، لزوم مراقبتهای ویژه از کودک بیان شده است و در 20 نوامبر 1959، در اعلامیه حقوق کودک، مجمع عمومی به تصویب رسیده است و در اعلامیه جهانی حقوق بشر و در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (مخصوصاً درمواد (23) و (24)) و در کنوانسیون بینالمللی حقوق اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی… »؛ تمام این مطالب مؤید این معناست که باید از کودکان حمایتی بیش از آنچه از دیگر افراد به عمل میآید انجام داد؛ حمایتی که تا حد امکان، جلوی هرگونه تجاوز و تعرض به حقوق کودکان را بگیرد و از نشر و پخش و فروش بیضابطه دستاوردهای فکری ممانعت به عمل آورد.
با توجه به مطالبی که بیان شد، درمییابیم که حمایت از حقوق کودکان در مواجهه با ثبت یا اعمال حقوق انحصاری ناشی از مالکیت فکری ضروری است. درست است که هر فرد مالک ماحصل تلاش و کار خویش است و حق دارد به نحو دلخواه از آن استفاده کند، اما این عدالت متجلی در اصل چهلم قانون اساسی را نباید فراموش کرد که: «هیچ کس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.» نویسنده یک نمایشنامه یا یک رمان کودکانه، خالق یک اثر نقاشی، سراینده یک قطعه شعر یا پدیدآورنده یک اثر موسیقی، همگی از حق انحصاری نشر و پخش و عرضه اثر خود برخوردارند. اما این بدان معنا نیست که آنان باید حق داشته باشند در آثار خود هر درجهای از خشونت، مطالب مربوط به مسائل جنسی و اشکال و صور مروج هرزگی و بی بند و باری را بازگو کرده یا به تصویر بکشند. احساس لزوم چنین محدودیتی، حتی در جوامع غربی باعث تصویب قوانینی شده که از آن جمله میتوان به قانون عفاف ارتباطات آمریکا اشاره کرد. همینطور نمیتوان به مخترع وسایل بازی کودکان حق داد که در صورت ابداع وسیلهای که با توجه به سن کودک برای او مضر است، انتظار ثبت آن وسیله را داشته باشد؛ یا اینکه یک طرح صنعتی فریبنده برای کودکان را بهطور عادی واجد شرایط ثبت قلمداد نمود. همه ما میدانیم که نمایش خشونت در فیلمها یا ابتذال در نقاشیها یا داستانهای کودکانه، به دلیل توالی فاسدی مانند خشن شدن روحیه یا بلوغ زودرس در کودکان، چقدر میتواند برای خانوادهها و جامعه زیانبار باشد. از سویی، هیچیک از ما چهره پر از درد کودکان معصومی را که به دلیل شباهت ظروف حاوی مایع لولهبازکن با شربت یا آبمیوه، آن را سر کشیده بودند و دستگاه گوارشی آنان به طور کامل از بین رفته بود، فراموش نمیکنیم.
همین مطالب، یعنی اهمیت فراوان رعایت حقوق و مصالح کودک و نیز مغفول ماندن این حوزه بهخصوص در حقوق داخلی، بهانه و انگیزهای شد که این موضوع را برای پایاننامه دوره کارشناسی ارشد خود در رشته حقوق مالکیت فکری برگزینم. اما خود میدانم که این کار بر خلاف ظاهر، خیلی هم ساده نیست. چرا که در حقوق ایران، کمتر از این جهت به حقوق کودک نگریسته شده و اغلب مقالاتی و کتبی هم که وجود دارند، بیشتر به سلامت جسمانی کودکان و نیز حقوق مدنی آنان توجه دارند تا مسأله تربیت و رشد معنوی و فکری؛ اما در این راه ناامید هم نیستم؛ چرا که گنجینه قوانین مالکیت فکری کشورهای مختلف جهان و کتب و مقالات نوشتهشده در زمینه حقوق معنوی کودک را در اختیار دارم و نیز از راهنمایی اساتیدی برخوردارم که عمر علمی خود را در راه تحقیق و تألیف در حوزههای مختلف حقوق مالکیت فکری صرف کردهاند.
. باید از حقوق کودک شروع کنیم، سخنران: فریبرز بیات، مجله هنر هشتم، هنر و معماری، ص 22.
. مرویان حسینی، سیدمحمود و عبادی، مهدی، بررسی تطبیقی جایگاه تربیت در قرآن و کنوانسیون حقوق کودک، مجله آموزههای قرآنی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره 14، 1390، ص