:
زمانی که افراد پا به عرصه ی زندگی زناشویی می گذارند با انتظارات و توقعات خاصی،که از پیش در ذهن داشته اند ،وارد این رابطه می شوند ،اما زمانی که متوجه می شوند واقعیت چیز دیگری است به تدریج دچار نوعی احساس سرخوردگی و دلخوری و در نهایت فرسودگی از رابطه ی زناشویی خود می شوند (اسدی و همکاران ،1392)
یکی از مدل های مطرح در خانواده که به بررسی تعاملات و ارتباط در خانواده پرداخته است مدل الگوهای ارتباطی اعضای خانواده است .اصولا مفهوم الگوهای ارتباطی خانواده یاطرحواره های ارتباط خانواده ،ساختار علمی از دنیای ظاهری خانواده است که بر اساس ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر و اینکه اعضا چه معنایی از این ارتباط دارند تعریف می شود .(فرهمند،1391). در رابطه ی زوجی خود پنداره ی هر فرد و باورهایش در مورد توانایی های خود نقش بسزایی در ایجاد و حتی کنترل فرسودگی زناشویی دارد.سرمایه ی روانشناختی موضوعی است که هر فرد به صورت باور او به توانایی هایش برای دستیابی به موفقیت ،داشتن پشتکار در دنبال کردن اهداف ،ایجاد اسنادهای مثبت درباره ی خود و تحمل کردن مشکلات تعریف می شود (دیانت نسب 1393) .با توجه به اینکه زندگی زناشویی مملو از هیجانات مثبت و منفی است روش برخورد با هیجانات و تنظیم و کنترل شان از ویژگی های تاثیر گذار در کنترل کیفیت زندگی زناشویی می تواند باشد. بنابراین تنظیم شناختی هیجان به فرایند شناختی اطلاق می شود که اطلاعات برانگیزاننده ی هیجانی را با راهبردهای مختلف مدیریت می کنند .(واحدی و همکاران،1392).
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
2-1 بیان مسئله:
خانواده و در راس آن ، رابطه ی زناشویی با قراردادی قانونی و مقدس به نام ازدواج شکل می گیرد و ازدواج و تشکیل خانواده و تلاش برای حفظ آن از اصیل ترین رفتارهای اجتماعی است ،به گونه ای که علی رغم آمار بالای طلاق ، قرار داد ازدواج همچنان مهترین و مقدس ترین تعهد عاطفی و قانونی بین زن و مرد بوده و انتخاب همسر یکی از حساس ترین و سرنوشت ساز ترین انتخاب های پیش روی هر فرد بزرگسالی است. رایج ترین دلیل ازدواج ، عشق است .ازدواج از روی عشق یعنی مجموعه ای از احساسات عمیق و مثبت ما به یک فرد دیگر از جمله دلبستگی ،علاقه صمیمیت ،آمیختگی ،هوس و تفاهم(غلامی پور ،1390).
حال سوال و مسئله ای که پیش می آید این است که چه چیز باعث می شود عشق اولیه که می تواند تضمین کننده ی استحکام بنیه ازدواج باشد به تدریج رنگ می بازد؟ چه چیز پیش می آید که زوجین بعداز گذشت زمان تنها جسما درکنار هم زندگی می کنند و به یکدیگر حس اولیه را ندارند و اغلب جبر اجتماعی است که آنها را کنار هم در یک خانه نگه داشته ؟این ها مواردی هستند که در تحلیل فرسودگی زناشویی باید بررسی شوند.
در این بین عوامل متعددی روابط زناشویی بین زوجین را در گذرزمان تهدید می کنند و سبب فرسایش عشق و صمیمیت در بین همسران و در نتیجه فرسودگی زناشویی در آنها می شود(پیرفلک و همکاران ،1393).
از میان عواملی که در ایجاد فرسودگی زناشویی نقش دارند می توان به سه عامل الگوهای ارتباطی زناشویی ،سرمایه روانشناختی زوجین و تنظیم شناختی هیجان زوجین توجه کرد.
در مورد همبسته ی دیگر فرسودگی زناشویی یعنی تنظیم شناختی هیجان می توان گفت ، وقتی درباره هیجان صحبت می شود ،نباید گفت انسان موجودی است که فقط هیجان ها را تجربه می کند،بلکه آنها را بازبینی ،تنظیم و در برخی موارد با آنها مبارزه می کند و این آن چیزی است که مبانی نظری تنظیم هیجانی را تشکیل می دهد (واحدی و همکاران ،1392). تنظیم هیجان در مدیریت هیجان ها نقش اساسی ایفا می کند(مرادی،1391). در حقیقت تنظیم هیجان فرآیندی واحد و همگون نیست ،بلکه از طریق سازو کارهای مختلفی تحقق می یابد (شهبازی،1392). ایزارد و همکاران با تاکید بر تعامل هیجان و شناخت ،معتقدند که دانش هیجانی نقشی تسهیل کننده در رشد تنظیم هیجانی دارد شناخت ها یا فرآیند های شناختی به افراد کمک می کنند تا هیجان ها و احساسات خود را تنظیم کرده و مغلوب شدت هیجان ها نشوند(واحدی و همکاران،1390). مفهوم کلی تنظیم شناختی هیجان دلالت بر شیوه شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخوانده هیجان دارد . به عبارت دیگر راهبرد های تنظیم شناختی هیجان، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه منفی یا واقعه آسیب زا برای آنها اطلاق می گردد . از مهمترین عوامل ایجاد کننده و پیشرفت دهنده ی فرسودگی زناشویی استرس وارد شده و اعمال شده به رابطه و زندگی زوجین است . از آنجا که انسان همواره در معرض تجربه استرس می باشد و قادر به از بین بردن عوامل استرس زا نمی باشد ، دانشمندان راهکارهایی چون تنظیم شناختی هیجان ،شیوه های مقابله با استرس، حتی سازگاری با عامل استرس را پیشنهاد کرده اند. در این راستا از تنظیم شناختی هیجان که کاربرد آن باعث می شود شخص از تنیدگی های روزمره خود بکاهد استفاده شده است (میمندپور،1390).